امام رضا (عليه السلام) در كتاب نفيس «علل الشرائع» حكمت و فائده ي يك اعتقاد توحيدي را با زباني ساده بيان مي فرمايند:«اگر سائلي بگويد: چرا خلائق لازم است اقرار و معرفت به يگانگي خداوند يكتا پيدا كنند، در جواب آن ها گفته مي شود به چند علّت:_ از جمله اگر اقرار و شناخت مذكور واجب نباشد، ممكن بود كه توهّم كنند دو مدبّر يا بيشتر وجود دارد و وقتى اين توهّم جايز شد، هرگز به صانع خودشان هدايت نشده و او را از غيرش نمى توانند ممتاز كنند؛ زيرا هر شخصى اين ترديد برايش هست كه آن كسى را كه عبادت مىكند، احتمالا غير از خالقش باشد يا آن خدايى را كه اطاعت مىكند، غير از خدايى است كه به او امر نموده، در نتيجه هيچ انسانى حقيقتا به صانع خود هدايت نشده و خالق خود را واقعا اطاعت نكرده است و نيز نه امر آمر و نه نهى ناهى نزد كسى ثابت و محقّق مىگردد؛ چرا كه آمر و ناهى را نشناخته و از غيرشان تشخيص نمى دهد.
_ و از جمله علل اين كه اگر دو تا بودن معبود و خدا جايز باشد، هيچ يك از آن دو سزاوارتر از ديگرى به اين كه مردم عبادت و اطاعتش را بكنند، نيست و اگر اطاعت يكي از دو شريك را جايز دانسته بر خلاف ديگرى، چه بسا آن ديگرى «اللَّه» تعالى بوده، در نتيجه لازم مى آيد كه خدا را اطاعت نكرده باشيم و آن مستلزم كفر به خدا و به جميع كتب آسمانى و رسل و انبياء عظام بوده و نيز لازم مى آيد هر باطلى را اثبات كرده و هر حقّى را ترك نماييم. چنانچه لازم مى آيد هر حرامى را حلال و هر حلالى را حرام نماييم و نيز در هر معصيتى داخل و از هر طاعتى خارج گرديم و همچنين لازمه آن اين است كه هر فسادى را مباح و هر حقّى را باطل نماييم.
_ و از جمله آن كه: اگر جايز باشد كه خدا بيش از يكى فرض شود ممكن است، شيطان ادّعاء كند من خدايى ديگر بوده و تمام حكم هايى كه صادر مى كنم ضدّ حكمهاى آن خداى ديگر است و نيز مى تواند بندگان را به خودش دعوت كرده و از خداى واقعى منصرف نمايد و اين مستلزم بالاترين كفر و شديدترين نفاق مىباشد...».
منبع:
علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى، ج1، ص: 813