چکیده
1 . غدیر از آغاز خلقت تا ظهور و تا قیامت
2 . سقیفه مانع غدیر تا ایام ظهور
3 . ظهور با پیام غدیر
4 . آثار غدیر در ایام ظهور : عدالت، عقل، علم، دین
مقدمه
عصر ظهور افق بیکرانهای است که بشر از تصور آن عاجز است، و نزولِ رحمت است آن گونه که انسانیت تاکنون تجربه نکرده است، و کمالِ تعالی و رشد است در گونهای که هنوز عقل بشریت به آنجا نرسیده است. پس هر چه بگوییم دورنمایی از یک بهشت نادیده است که فقط شنیدهایم و ایمان آوردهایم، و هر تصوری در ذهن بپروریم چشم اندازی از سرسبز آرزوهاست که تا محقق نشود لذت آن قابل احساس نخواهد بود
این ناشناخته ظهور، آن قدر شیرین است که حتی یادِ آن کاممان را حلاوت میبخشد، امّا همچون جنینی در رحم مادر هستیم که تا در کنار حجّت پروردگار زندگی نکنیم حقیقت آن را در نخواهیم یافت؛ به خصوص آنکه سقیفه چنان زهر تلخی به همه چشانده و پردههای تیره و تار ظلم را بر سراسر جهان آویخته، که دیدن آن روز موعود از فراسوی روز حضورش بر چشمان غبار گرفته ما بسیار سخت است.
در کتاب حاضر قلمهایی بر آنند تا تصویرهای زیبای روزگارِ ظهور را به نام غدیر ترسیم کنند، و کام های تلخ شده از نکبتِ سقیفه را با زنده کردن یاد روزهای پر خاطره ظهور که در پیش داریم معطر سازند، و برای لحظاتی لذت ظهور و حضور را به ما بچشانند.
آنچه از رنگ رنگِ روزهای قشنگ غدیر در ظهور از این قلمها چکیده، برگرفته از کلام خداوند و بشارتهای معصومینعلیهم السلام است که از آن روزهای شیرین خبر دادهاند. با الهام از کلام پیامبرصلی الله علیه وآله و امامانعلیهم السلام، میتوان نتایجی به دست آورد که لطافت و خنکای آن روزگار شیرینتر از عسل را به ما نشان دهد، و این همان چیزی است که قلمپردازان این کتاب با آموختن تصوری صحیح از روزگار غدیریِ ظهور در نظر داشتهاند.
به عنوان استقبال از این دورنمای زیبای عصر ظهور که غدیر در آن تجلّی کرده و در مقالات این کتاب خود را نشان میدهد، مقاله آغازین این مجموعه همه این باغ سرسبز را مرور کرده و با الهام از همه آن فکرهای غدیر دوست و منتظرِ ظهور، یک جمع بندی از آنها ارائه کرده است؛ تا از یک سو اشتیاق مخاطبین را برای مطالعه مقالات دو چندان نماید، و از سوی دیگر یک تابلوی تمامنما از کتاب حاضر را در اختیار خوانندگان قرار دهد.
این مقاله در چهار قسمت اصلی با عناوین زیر، ارتباط غدیر با ظهور را دنبال مینماید:
الف . غدیر، از آغاز خلقت تا ظهور و تا قیامت
ب . سقیفه، مانع غدیر تا ایام ظهور
ج . ظهور با پیام غدیر
د . آثار غدیر در ایام ظهور
غدیر از آغاز خلقت تا ظهور و تا قیامت
عالَم با غدیر آغاز شده و با غدیر ادامه دارد و با غدیر پایان مییابد، که همان محبت و ولایت محمد و آل محمدعلیهم السلام است، و بر همین اساس مهمترین رسالت پیامبران ابلاغ پیام غدیر بوده است.
ما معتقدیم غدیر استمرار حلقه پیوند انسان با آفریدگار است که از روز اول بدان نیاز داشته و تا قیامت این روند ادامه دارد. غدیر پاسخ به منجی گرایی بشریت و پاسخ به درخواست «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیمَ» انسان است. در واقع انسان رهروِ راه کمال است با برنامه مدوّنِ الهی، که در غدیر تکمیل شد و پیشوای هدایتگر آن در غدیر معرفی گردید.
پس جا دارد بگوییم: غدیر بهترین شیوه بهره برداری از جهان هستی را در اختیار بشر قرار میدهد. غدیر شاقول الهی افکار است که در طول تاریخ تنها میزان سنجش از طرف پروردگار بوده است.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که توحید از آغاز خلقت با آموزشِ فرستاده و نماینده خدا پایه گذاری شد، و ملائکه و انبیاء هم توحید را از چهارده معصومعلیه السلام آموختند، و اوج این عظمت در غدیر اعلام شد. و چه زیباست که بگوییم: «کمال دین و نعمت و رضایت الهی که انسان از آغاز خلقت در انتظارش بود، با غدیر اعلام شد».
خداوند منّان سه تعبیر درباره بعثت و غدیر و ظهور در قرآن آورده که این روند را به خوبی ترسیم مینماید: بعثت را منت خود بر خلق شمرده و فرموده: «لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَی المؤمنینَ اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولاً»(2)؛ و غدیر را کمال دین خود اعلام کرده و فرموده: «الیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم»(3)؛ و ظهور را تابشِ نور الهی به حساب آورده و فرموده: «وَ اَشرَقَتِ الاَرضُ بِنورِ ربِّها».(4)
این مسیر از آغاز خلقت تا بعثت و از بعثت تا غدیر، مسیر خود را طی کرد تا به دوران بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله رسید. در واقع غدیر وصیتنامه اجرائی پیامبرصلی الله علیه وآله بود که باید بعد از آن حضرت عملی میشد؛ و اوجب واجبات در روزگار فقدان نبی امامت بود که معنای دقیق جانشینی و خلافت به حساب میآمد. یعنی در غدیر مُبیِّن دین همانند مؤسِّس آن معرفی شد که مقام عصمت است. اکنون که پیامبرصلی الله علیه وآله از دنیا رفته باید این روند تا قُلّه خود پیش رود و اوج گیرد و هیچ مانعی - حتی اگر سقیفه باشد - نخواهد توانست مانع این پایه گذاریِ خلقت شود.
اگر در زمانی موقت، فتنههای سقیفه مغزها و افکار بشر را از راه راست بهشت منحرف کرد و امتحان الهی تحقق یافت؛ امّا اراده پروردگار بر اجرای امر خود درباره غدیر، پشتوانهای است که در زمان ظهور خود را نشان خواهد داد آنجا که فرموده: «کَتَبَ اللَّهُ َلاَغلِبَنَّ اَنَا وَ رُسُلی».(5)
اکنون باید گفت: ظهور انتهای تفصیلی صراط مستقیمِ غدیر و تجلّی کاملِ تعالیِ بشر است. اسلام بدون غدیر و غدیر بدون ظهور متجلی نمیشود. آن کمالِ اعلام شده در دین و آن نعمتِ به اوج رسیده در ولایت و آن مُهرِ رضایت ربّ در غدیر، جز با ظهور عملی نخواهد شد.
امام غدیر در روز ظهور آن پیشوای هدایتگری است که رسالت جهانیِ ختم نبوت را بر عهده دارد. آن برنامه مدون الهی در غدیر به دست او در روزگار ظهور متجلی میگردد. اوج پیوندِ انسان با آفریدگار در عصر ظهور خود را نشان خواهد داد که «مَتی تَرانا و نَراکَ وَ اَنتَ تَأُمُّ المَلَأ»(6)، و اوست که واسطه بودن بین خدا و خلق را به همه نشان میدهد.
آن روز بهترین بهره برداری از جهان هستی به دست امامی آگاه از جزئیات جهانِ خلقت محقق میشود. آن روز اوجب واجبات که امامت است معنای عملی خود را نشان میدهد. آن روز مردم میفهمند که دیر زمانی است پاسخ به درخواست «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیمَ»(7) را دریافت کرده بودند، ولی بدان توجه نداشتند.
آن روز وصیتنامه غدیریِ پیامبرصلی الله علیه وآله حقاً مورد عمل قرار میگیرد. آن روز تراز سنجش افکار، بیپرده درست را از نادرست تعیین خواهد کرد. آن روز توحید و خداشناسی توسط امامِ غدیر در گستردهترین بازار علم بر عقول جهانیان عرضه خواهد شد؛ و آن روز است که باید با خط طلا بر سینه آسمان نوشت: «تجلی واقعی غدیر تنها در عصر ظهور است»!
سقیفه مانع غدیر تا ایام ظهور
برنامه الهی غدیر که به همه بشریت تقدیم شد و هدیه پروردگار به بندگانش بود، ضربه هولناکی را از سوی سقیفه تجربه کرد، که بدبختی بلکه نگون بختیِ واقعی را برای انسانها به ارمغان آورد. با جمله «حَسبُنا کِتابُ اللَّهِ»(8) که به معنای کنار گذاشتن امامِ تعیین شده از سوی خداوند بود، طعم شیرینِ غدیر در رسیدن به آرزوهای بشر در کامشان تلخ شد.
سقیفه درهای رحمتِ گشوده در غدیر را بست و درهای جهنم را برای مسلمین و کل بشر باز کرد. با حاکمیت جابرانه سقیفه، از یک سو امامانِ معصومعلیهم السلام نتوانستند غدیرِ از دست رفته را به کام زندگی مردم باز گردانند؛ و از سوی دیگر با کنار گذاشتن غدیر در سقیفه بشر به سوی تفرقه پیش رفت. در یک کلمه باید گفت: غدیر فصل تازهای از دین بعد از رسالت بود که در پرده ظلمت سقیفه پنهان شد، و با غصب حقِ غدیر به دست سقیفه مردم به جاهلیت باز گشتند!
از همین جاست که جنایات سقیفه و ظلمی که بر مردم روا داشته، امید آنان را به ظهور چند برابر کرده است، و از همین جاست که آغاز ظهور با نابود کردن ضد غدیر و طرفدارانش خواهد بود. ظهور مأیوس کردن دشمنان از نابودیِ دین است، همان گونه که غدیر دشمنان را مأیوس کرد.
واقعیت آن است که مردم چارهای جز بازگشت به سوی غدیر ندارند، و ظهور برای همین هدف است. مردم به خاطر قطع ارتباط با امام غدیر، به انواع گناهان آلوده شدند و گناهان را با فقر و سختیها تاوان دادند، که باعث همه اینها سقیفه بود. برای جبران غدیر از دست رفته به دستِ سقیفه، باید دستِ بیعت با وارثِ غدیر داد و خود را برای عصر ظهور آماده کرد.
با حذف سقیفه، راه برای آرزوهای بشریت و نزول رحمتِ الهی و حضور امامان معصومعلیهم السلام و ریشهکن شدن تفرقه باز میشود. در ظهور ریشه ظلم و ظالم کنده میشود، و بدون شک ظالمتر از غاصبین ولایت وجود ندارد. آن روز غدیر از پشت پرده سقیفه بیرون میآید و مردم از جاهلیت نجات مییابند.
بنابراین جا دارد با صدای بلند اعلام کنیم: حقّ غدیر که به دست سقیفه نابود شد، جز با ظهور امام غدیر اعاده نمیگردد، و آتش سقیفه بر سر غدیر جز با آب عدالت مهدوی خاموش نمیشود.
ظهور با پیام غدیر
امام زمانعلیه السلام با پیام غدیر بپا میخیزد و با پیام غدیر حرکت مینماید و با پیام غدیر به پایان میرساند. دو آیه تبلیغ و اکمال در این آیه به ظهور میرسد که «لَیَستَخلِفَنَّهُم فِی الاَرض».(9) این مفهوم بر همه روشن میشود که بعثت علتِ مُحدثه اسلام، و غدیر علت مُبقیه اسلام، و ظهور مُجدِّد و احیاکننده اسلام است. از همین جا معلوم میگردد که دستور ابلاغ غدیر تا قیامت، به معنای بقاء و ادامه راه انبیا تا روز ظهور و بعد از آن تا قیامت است.
در عصر ظهور معلوم خواهد شد که مردم چقدر نیاز به غدیر داشتند و چه چیزی را پشت پا انداختند. هم تکلیف غدیر با انسانها و هم تکلیف انسانها با غدیر، در آن روز روشن خواهد شد؛ و امام زمانعلیه السلام مردم را متوجه فراموشی و از دست دادن غدیر مینماید.
همه اینها از آنجاست که در غدیر وعده ظهور داده شده، و وعدههای روز ظهور هم اعلام شده که تحقق آن حتمی خواهد بود. سیمای موعود در بیست فراز از خطبه غدیر ترسیم شده که در عصر ظهور تحقق خواهد یافت. در غدیر دو حکومت با یک محور طراحی شد: علوی و مهدوی؛ که مردم قدر اوّلی را ندانستند، اما دومی را با زمینه هایی که غدیر برای پیریزی حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت به دست حضرت مهدیعلیه السلام آماده کرده درک خواهند کرد.
و چه به جاست که بگوییم: غدیر از زمان وقوع تا ظهور به صورت گفتمان بوده، و در زمان ظهور گذشته از گفتمان به صورت اجرایی و عملی تحقق مییابد.
آثار غدیر در ایام ظهور
اشاره
روزگار ظهور میعادگاه منتظران غدیر است، که قرنها به دست سقیفه در خاک سیاه نشستهاند و چشم به دوردستهای ظهور دوختهاند. حتی آنان که رفتهاند زنده میشوند و باز میگردند تا از شهد شیرین غدیر با حضور صاحب آن لذت ببرند و این حق آنهاست. آنچه این انتظار را به اشتیاق رسانده، آن است که هیچ کس جز دورنمایی از عصر ظهورِ غدیر نشنیده است؛ و شنیدن کی بود مانند دیدن و زیستن در سایه سارِ امام غدیر!
و اما اینکه در عصر ظهور چگونه غدیر تجلی خواهد کرد؟ باید به یاد آوریم که غدیر همان برنامه مدوّن الهی برای سعادت همه بشر بود، که رکن آن اطاعت و پیروی از امام معصومعلیه السلام قرار داده شد. بنابراین سعادت بشر را با نگاهی عام و نگاهی خاص میتوان نگریست.
در نگاه عام، همه جهاتی که برای نجات و سعادت همه ملتها از همه رنگ و نژاد و زبان و در هر زمان و مکانی لازم است، در غدیر نهفته و در عصر ظهور تجلّی تمام عیار می یابد. در تبیین این سعادتمندی، دلنوشته ها و ناگفته های بسیاری را میتوان بر زبان آورد:
1 . اگر بگوییم حیات مادی و معنوی بشر تأمین خواهد شد، گزاف نگفتهایم.
2 . اگر بگوییم بشر در تعالی و رشد به اوج میرسد و نهایت قابلیتهای خود را نشان میدهد، درست گفتهایم.
3 . اگر بگوییم بشر صراط مستقیم را پیدا میکند و از آن به سوی اهداف الهی حرکت میکند و از هر انحرافی مصون خواهد بود، به جا گفتهایم.
4 . اگر تعبیر کنیم که اسلام که اساس همه ادیان الهی است، در کاملترین صورت خود متجلی خواهد شد، بیراهه نرفتهایم.
5 . اگر ادعا کنیم که شر و ظلم و فتنه در همه گونههای آن رنگ میبازد، و قبل از بهشتِ آخرت در این دنیا بهشت برقرار میشود، و همه موجودات با امنیّت تمام عیار زندگی میکنند، عین حقیقت را بر زبان آوردهایم.
6 . اگر بگوییم: عصر ظهور روزگاری است که خداوند از بندگانش راضی میشود و این رضایت نهایت مطلوب از بشر است، ادعای درستی است.
7 . اگر ادعا کنیم امام غدیر در عصر ظهور بهترین شیوه بهره برداری از جهان هستی را به همه نشان خواهد داد، درست گفتهایم.
8 . اگر بگوییم: با زعامت امام معصومعلیه السلام نورانیت زمین را فرا میگیرد، و جهان نور باران میشود و همه موجودات به این نورانیّت افتخار خواهند کرد، سخن درستی است.
و اما در نگاه خاص به سعادتمندی بشر در عصر ظهور، در جستجوی دو مسئله خواهیم بود: یکی ابعاد گسترده سعادت بشر، و دیگری کارهای خاصی که برای سعادت بشر تحقق می یابد.
اما ابعاد گسترده سعادتمندی بشر که آمیختهای از ابعاد فکری و جسمانی و ابعاد دنیایی و آخرتی انسان است، در جهات بسیاری قابل شمارش است که مواردی از آنها را بر میشماریم:
عدالت
برقراری عدالت از همه زاویههای مؤثر در حیات مادی و معنوی بشر، یکی از ثمرات تجلی غدیر در عصر ظهور است. شکی نیست که باید مسئله ریشهکن کردن ظلم را مقدمهای برای تثبیت عدالت در نظر گرفت، و بلکه اولین گام در این راه است.
در یک نگاه، تحقق جهان شمولی عدلِ غدیر در عصر ظهور خواهد بود، که طعم آن را همه انسانها و حتی حیوانات و گیاهان، بلکه همه موجودات خواهند چشید.
از سوی دیگر، نظم عمومی جهان و طبعاً وحدت معقول اقشار مختلف مردم در ابعاد مختلف، بر محور اوامر الهی و بر اساس دستورات ولی اللَّه الاعظم و برادری و محبتِ حاکم بین مردم است، که همه اینها نتیجه عدالت واقعی خواهد بود.
تجلیارزشهای اخلاقی و انسانی و عمل به انصاف و مروت، ابعاد دیگری است که در سایه عدل، خود را نشان خواهد داد. با عدالت علوی در عصر مهدوی ترس مردم از یکدیگر رخت بر میبندد و فقط ترس از خدا میماند.
عقل
رشد عقلها و بالا رفتن سطح فکرها و درک و فهم بالای مردم از مسائل مختلف، یکی دیگر از اثرات تجلی غدیر در عصر ظهور خواهد بود؛ به گونهای که عقول قابلیت درک غدیر را پیدا کنند و لیاقت درک غدیر را در خود بیابند، تا بتوانند لذت حضور در پیشگاه امام غدیر را احساس نمایند.
علم
نجات از جاهلیت در انواع آن و هدایت به راه درست در سایه علم صحیح و رسیدن به صراط مستقیم با یقین و اطمینان قلبی، همه از رهآوردهای عصر ظهور و تجلّی تمامنمای غدیر در آن است.
در همین زمینه مسئله رشد علوم و دست یافتن سریع به سخن حق در هر موضوعی، و قرار گرفتن پایههای فکری صحیح در هر زمینهای، راه میانبری است که سعادتمندی بشر را با سرعت یک بر هزار به نتیجه میرساند.
دین
«اِنَّ الدّینَ عِندَ اللَّهِ الاِسلامُ»(10)، «وَ مَن یَبتَغِ غَیرَ الاِسلامِ دیناً فَلَن یُقبَلَ مِنهُ وَ هُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرینَ»(11)
شاید بتوان ادعا کرد سرآمد همه آرزوها و پیشگوییهایی که در عصر ظهور تحقق مییابد و حقیقت غدیر نیز همان است، چیزی جز حاکمیت دینِ الهی به دست امام الهی نباشد. از روز آغاز حضور انسان در زمین، حسرت این آرزوی زیبا بر دلها مانده تا عصر مهدوی که وعده پروردگار تحقق یابد و همه زمین یکپارچه غدیر شود.
زدودن شبهات از یک سو و بر طرف کردن پیرایهها از دین الهی از سوی دیگر، اولین گامهایی است که دین خالص را به همه نشان خواهد داد، و این جز به دست مقام عصمت نمیتواند تحقق پذیرد. چنین اقدامی آنگاه عملی خواهد شد که دشمنان دین همگی ذلیل شوند و قدرت سخن و خودنمایی نداشته باشند، و بساط نفاق برچیده شود و اهل حق غالب باشند، و مردم خضوع در برابر فرامین الهی و نماینده خداوند را پذیرفته باشند و نیاز مردم به دین الهی برایشان روشن باشد.
آن روز است که با حاکمیت دین در جای جای زندگی مردم و در اجتماعی که بر آنان حاکم است و در آن زندگی میکنند، توحید و یکتاپرستی در معنای صحیح آن و حقایق ایمان در ابعاد گستردهاش و معارف دین در فصول مختلفش مطرح خواهد شد. آن روز است که با حضور دینِ بر مبنای غدیر زمینه گناهان برچیده میشود و نفوذ شیطان قطع میگردد، و معنای وسیع دین برای همه معلوم میشود و انسانها لذت دینداری را میچشند.
زمینههای بحثِ «تجلی غدیر در عصر ظهور» / محمدباقر انصاری
چکیده
1 . تلخی روزگارِ سقیفه، امید به ظهور را چند برابر کرده است.
2 . سؤالاتِ زمینهسازِ بحثِ «تجلی غدیر در ظهور»
3 . خصوصیات علمی در بحث «تجلی غدیر در ظهور»
4 . ورودیهای بحث درباره «تجلی غدیر در ظهور»
5 . منابع بحث درباره «تجلی غدیر در ظهور»
مقدمه
همه آنان که با شنیدن نام غدیر تا عرش پر میکشند، از تحقّق نیافتن آن در روزگار بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله به خروش میآیند و تا عمق جانشان میسوزد. این دل سوختگان پس از آنکه لعن و تنفر و انزجار خود را نثار سد کنندگان راه غدیر مینمایند، از خود میپرسند: اگر در آن روزهایی که حقِّ غدیر بود مانع آن شدند، آیا امیدی هست که روزی بر این کره خاکی نامی جز غدیر و امامش شنیده نشود و آن بهشت موعود را با تمام وجود خود احساس کنیم؟
تلخی روزگارِ سقیفه، مشوق امید به ظهور
اشاره
با یادآوری نام مبارک حضرت بقیة اللَّه الاعظمعلیه السلام، روزگار شیرینتر از عسلی را پیش بینی میکنیم که غدیر در آن به صورت تمام عیار تحقق یافته، و ولایت تمام عیار امامتِ الهی بر سراسر گیتی سایه گسترده است. ارتباط بین غدیر و ظهورِ حضرت مهدیعلیه السلام، مبحثی عمیق است که تاکنون به تفصیل آن پرداخته نشده، و نیاز به تحقیقی جامع و تحلیل و پردازشی علمی و منطقی دارد که نقاط ابهام آن را راز گشایی کند.
بنابراین میتوان ادعا کرد مسئله «تجلی غدیر در عصر ظهور» موضوعی بِکر و در آغاز راه تحقیق است، که فروع بسیاری را در خود جای داده است؛ و هر چه بیشتر به مباحث آن پرداخته شود ابواب جدیدی به روی ما باز خواهد شد. مقاله حاضر به عنوان معرفی و شناسایی پیش زمینههای این بحث تنظیم شده است، که در چهار بخش تقدیم میگردد: الف . سؤالات زمینه ساز این بحث.
ب . خصوصیات علمی و منطقی این بحث.
ج . ورودیهای این بحث
د . منابع این بحث.
سؤالاتِ زمینهسازِ بحثِ «تجلی غدیر در ظهور»
رشد و فراگیری هر بحثی در گروِ تعدّد سؤالاتی است که بر اساس فرضیههای علمی درباره آن مطرح میشود. درباره موضوع «تجلی غدیر در ظهور» میتوان چهارده سؤال زیر را مطرح کرد، که پاسخ به هر یک از آنها زاویهای از مطلب را روشن مینماید:
1 . نقطه ارتباط غدیر با مهدویت در کجاست؟
2 . آیا تجلّی غدیر در مهدویت به طور کلی است یا فقط به عصر ظهور اختصاص دارد؟
3 . مگر غدیر تجلّی نداشته که باید در عصر ظهور متجلّی شود؟
4 . تاکنون چه مقدار در این باره کار علمی شده است؟
5 . اگر کلام صریحی درباره تحقیق عینی غدیر در عصر ظهور نداشته باشیم، آیا با استفاده از کلّیات و تطبیق آنها میتوانیم ادعا کنیم آنچه در غدیر انتظارش میرفت در عصر ظهور محقق میشود؟
6 . اهداف تصریح شده غدیر کدام است؟
7 . اهداف تصریح شده عصر ظهور کدام است؟
8 . در اثر عدم تحقّق غدیر چه اتفاقی افتاد که با ظهور جبران میشود؟
9 . فرقِ امام غدیر با امام سقیفه در چیست که باید در ایّام ظهور فقدان 1400 سالهاش جبران شود؟
10 . آیا بین غدیر و عدالت گستری حضرت مهدیعلیه السلام ارتباطی وجود دارد؟
11 . فرق فضای حاکم بر اجتماعی بر مبنای حکومت غدیر، با فضای حاکم بر اجتماعی بر مبنای حکومت سقیفه چیست؟
12 . چه سرنخهایی از روایات میتواند به بحث ارتباط غدیر و مهدویت کمک کند؟
13 . چه منابعی و کدام دسته از موضوعات حدیثی میتواند مطالب مربوط به غدیر در عصر ظهور را در بر داشته باشد؟
14 . آیا مباحث برائت و لعن چه اندازه در روشنگری مسئله تحقق غدیر در عصر ظهور راهگشاست؟
خصوصیات علمی در بحث «تجلی غدیر در ظهور»
قبل از ورود به کار علمی درباره «تجلی غدیر در ظهور» باید متوجه ابعاد دقیق علمی اعتقادی در این مسئله باشیم؛ تا در تحلیلهای اعتقادی به بیراهه نرویم. مهمترین جهات این دقتها چهار نقطه است:
1 . بحثی است که تاکنون به صورت تخصصی درباره آن کار نشده است.
2 . به طور مستقیم و صریح در این باره مطلبی در روایات نیامده است.
3 . از جمع بندی چند گروه از روایات میتوانیم در این باره به نتایجی دست یابیم.
4 . باید مواظب تحلیل و جمع بندی و پردازشها باشیم که از حد معقول به استحسانات کشیده نشود.
ورودیهای بحث درباره «تجلی غدیر در ظهور»
برای جستجو در منابع اعتقادی و حدیثی و تاریخی درباره بحث «تجلی غدیر در ظهور» باید دریچههای فکری مرتبط با مسئله را شناسایی کنیم، و گمشده خود را از لابلای متون استخراج نماییم. نُه مدخل برای ریزیافتههای بحث مزبور معرفی میشود، با اذعان به اینکه در ضمن کار علمی هر محققی ممکن است به ورودیهای جدیدی دست یابد.
1 . اخبار غدیر و اهداف بلندی که در این برنامه عظیم ترسیم شده، دریچهای به سوی تطابق آن با ایام ظهور است.
2 . اخبار عصر ظهور و آنچه به طور کلی و جزئی در زمان ظهور محقق میشود، دریچهای برای تطبیق آنها با اهداف غدیر است.
3 . آنچه درباره مقام امامت و شؤون و خصوصیات آن در احادیث داریم، نشانگر آن است که اگر امام غدیر حاکم بود اوضاع جهان به صورت ریشهای فرق میکرد، که در عصر ظهور این مسئله به فعلیّت خواهد رسید.
4 . بررسی وقایع رخداده در اثر عدم اجرای غدیر و عدم حضور امام غدیر، دریچهای است به سوی دریافت معکوس آنکه با غدیر محقق میگردد، و معلوم میکند که اگر غدیر محقّق میشد چه اتفاقی میافتاد.
5 . در نظر گرفتن اهداف فکری و عملی اسلام و مجرد تحقق همانها آن گونه که خدا گفته، کافی است که تأسف ما را برانگیزد که چرا با آمدن سقیفه آن اهداف به نتیجه نرسید و شوق ما را زنده کند که آن اهداف با ظهور به نتیجه خواهد رسید.
6 . بشارتهای مربوط به پیامبر و امامان و حضرت مهدیعلیهم السلام در کتب انبیاءعلیهم السلام، میتواند دریچهای برای تطبیق غدیر بر مهدویت به عنوان ادامه یک مسیر باشد که از انبیاء آغاز شده و تا پیامبرصلی الله علیه وآله و سپس امامانعلیهم السلام ادامه یافته، و آنگاه محقَّق کننده تمام عیار آن حضرت مهدیعلیه السلام خواهد بود. 7 . آنچه به عنوان عدالت حضرت مهدیعلیه السلام با ابعاد گسترده آن مطرح است، میتواند دریچهای به تقارن غدیر با عصر ظهور باشد. 8 . باید توجه داشت که چه اهداف غدیر و چه اهداف ظهور بر اساس منافع دنیا و آخرت بشر تنظیم شده و هر دو باید کنار هم در نظر گرفته شود.
منابع بحث درباره «تجلی غدیر در ظهور»
معرفی منابع مربوط به بحث «غدیر و ظهور»، گذشته از شناسایی کتب حدیثی و تاریخی، باید پیش زمینهای از نظر جایگاه فکریِ این موضوع در متون داشته باشیم که هفت موقعیت زیر معرفی میشود:
1 . روایات مربوط به شؤون حضرت مهدیعلیه السلام.
2 . روایات مربوط به وقایع عصر ظهور از نظر انتقام و دادخواهی.
3 . روایات مربوط به کیفیت زندگی مردم در عصر ظهور از نظر دینی و دنیایی.
4 . روایات مربوط به مقام امامت مثل زیارت جامعه و حدیث امام رضاعلیه السلام در مَرو.
5 . روایات مربوط به لعن و مطاعن اهل سقیفه.
6 . دعاها و زیارات مربوط به امام زمانعلیه السلام.
7 . دعاها و زیاراتی که جرم دشمنان و مظلومیت اهل بیتعلیه السلام را بیان کرده است.
با اذعان به اینکه بحث «تجلی غدیر در عصر ظهور» در آغاز راه است، نوشته حاضر امیدوار است توانسته باشد کلیدی برای شروع مباحث عمیق در این باره باشد.
نتیجه این مبحث آن است که دلهای به انتظار نشسته غدیریان را مسرور کنیم؛ و آنان که با کامی تلخ از سقیفه، هر صبح و شام ظهورِ غدیر را با حضور امامش حضرت مهدیعلیه السلام لحظه شماری میکنند، نیک بدانند که منتظر کدامین بهشت موعود هستند، مطمئن شوند که حقیقتاً ارزش انتظار را دارد.
ظهور، پاسخ به فطرت غدیری انسانها / سید محمود میردامادی بحرالعلوم
چکیده
1 . غدیر که طرح وصایت است با فطرت همخوانی دارد.
2 . غدیر پاسخ منجی گرایی و پاسخ به سؤال «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم» بشریت است.
3 . ظهور روز تحقق حقایق پنهان غدیر است.
4 . برای بقای اسلام غدیر لازم است.
5 . غدیر شاقول افکار در طول تاریخ اسلام است.
6 . غدیر برای همیشه بنا شده و با امثال سقیفه محو نمیشود.
7 . غدیر ترسیم هندسی فکر و عمل بشریت است.
8 . روزگار ظهور زمان ظاهر شدن مبانیِ غدیر است، تا پایههای صحیح فکری در دین روشن گردد.
9 . غدیر روز رشد عقول است.
مقدمه
انتخاب موضوع «تجلی غدیر در عصر ظهور» چه انتخاب شایسته و زیبایی است. قبل از هر چیز باید بدانیم که مهندسِ حصن حصین اسلام، بیشتر و بهتر از دیگران به بقا و جاودانگی این دین آسمانی پرداخته است.
همخوانی غدیر با فطرت
طراح رسالتِ مُنذر، نه فقط به طرح پیامبری و قوانین و لوازم آن پرداخت، که برای وصایت و رهبری بعد از پیامبر اسلامعلیه السلام نیز قانون گذاشت.
خدایی که میگوید: «اِنَّما اَنتَ مُنذِرٌ وَ لِکُلِّ قَومٍ هادٍ»(12)، هم «منذرِ» منتخب دارد و هم «هادیِ» منصوب. هم به علت محدثه نظر دارد و هم به علت مبقیه به خوبی میپردازد. در جهت تشریح موضوع به دو نکته میپردازیم:
1 . غدیر که طرح وصایت و علت مبقیه اسلام است، با فطرت همخوانی دارد و پاسخ منجیگرایی و سوالِ «اهدنا»یِ بشریت محسوب میگردد.
2 . عصر ظهور روز ظهور حقائق پنهان غدیر است. غدیر که تدریس نظری پیرامون بزرگی حکومت انسان کامل است، روز ظهور عملاً به نمایش در میآید. در آن روز «لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ»(13) و «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ»(14) اجرا میگردد.
غدیر پاسخ منجی گرایی بشریت
بحث منجیگرایی نه فقط در کتب و آثار پیشینیان و ادیان آسمانی آمده، که در کتاب تکوین و آفرینش هم مشهود و محسوس است.
طفل صغیری که وقت گرسنگی و یا بیماری میگرید، و یا غریقِ و مضطری که برای نجات فریاد میزند، دلیل تطبیق اصل منجیگرایی کتب ادیان با کتاب تکوین است. روی آوردن مردم به پیامبران الهی، مانند توجه کودک به پدر و مادر خویش، جنبه منجیگرایی دارد.
در قرآن کریم به آیه «وَ بِالوالِدَینِ اِحساناً»(15) برخورد میکنید. قرآن کریم همان طور که به احسان نسبت به پدر و مادرِ جسمانی نظر دارد، به احسان نسبت به پدر و مادر الهی نظر برتر و بالاتری دارد.
تصور کنید کودکی در یک بیابان گم شده و در حالی که تشنه است فریاد میزند. علت فریاد و گریه این کودک چیست؟ تشنه و گرسنه است و خواهان نجات است. چه کسی به او گفته و القا نموده که باید برای نجاتت گریه کنی و فریاد بزنی؟ کتاب تکوین این مسئله را به او القا کرده است؛ و چه کسی دلسوزتر از پدر و مادر؟! اگر صدای کودک به گوش پدر و مادر برسد چه خواهند کرد؟
«قُل اَرَأَیتُم اِن اَصبَحَ ماؤُکُم غَوراً فَمَن یَأتیکُم بِماءٍ مَعینٍ».(16) بشریتی که در بیابان خشک و لمیزرع جهالت و نادانی سرگردان است، آیا میداند چه میخواهد؟ آدرس کجا و چه کسی را میطلبد؟ گاهی خودش نمیداند آب میخواهد و نمیداند که آب هم برای پیشگیری مفید است و هم برای درمان به کار میآید. «وَ اَنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهوراً، لِنُحیِیَ بِهِ بَلدَةً مَیتاً».(17)
کودک در کتاب تکوین وقتی گریه میکند به او شیر و آب میرسانند، ولی کودک در کتاب تشریع اگر خواهان غذا و آب است باید دست از کودکی بردارد و به مدرسه ادب و اخلاق قدم نهاده آدم شود تا آبرسان الهی به او عنایت کند.
ظهور روز تحقق حقایق پنهان غدیر
پس حال بشر در طول اعصار و قرون گذشته و آینده حال کودکی است که دنبال پدر و مادر میگردد، و غذا و آب میطلبد. سؤال دارد، و آدرس خانه سعادت را جستجو میکند.
بنابراین «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیمَ»(18) گفتن و آدرس خانه سعادت و مدینه فاضله را سؤال کردن، فقط کار پیروان پیامبر خدا حضرت محمد مصطفیعلیه السلام نیست، بلکه پیروان همه مکاتب الهی و غیر الهی طلب هدایت داشته و دارند.
مسئلهای که جواب از سؤال مقدّر است، این است که انسانها غالباً در پاسخ طلب درونی «اِهدِنا» آدرس را نادرست و انحرافی گرفتهاند و به همین اکتفا کردهاند. کودکی را تصور کنید که در طلب شیر سالم مادر گریه میکرده، اما نامادری بیعاطفه او را با چیزی که کمترین شباهت با شیر مادر نداشته سیر نموده است، و این کودک دیگر دست از طلب برداشته و به این فریب و مکر عادت کرده است.
نامادریهای بشر، منحرفین از توحید خداوند متعال، جواب «اِهدِنا»ی درونی بشر را با ترویج گاو پرستی و آفتاب پرستی و فرعون پرستی و هوی پرستی پاسخ دادهاند، و پاسخ درست و موافق با حقیقت انبیاء را نادیده گرفتهاند.
دانشمندان منحرف و امرای ظالم و ستمگر بشر را در جهل و غفلت نگه داشته، و با ایجاد اشتباه و انحراف در راه سعادت جوییِ انسانها، انحطاط و سرگردانی و اضطراب و بدبختی را به ارمغان آوردهاند.
پس ندای «اهدنا» را همه بشریت داشته و دارند، به تعبیر دیگر هیچ انسانی نمیتواند ماتریالیست باشد. مرحوم محقق عظیم الشأن میرداماد فرموده است: «الحمد للَّه الذی من انکره انکر ما بذهنه تصَوَّرَ». ماتریالیست تصور ذهنی خودش را منکر شده است، چرا که انکار خدای قادر متعال ممکن نیست.
کدامین انسان از سعادت گریزان است؟ گریز از سعادت یعنی بیعقلی، در حالی که بشر عقل و خرد دارد. توجه انسانها به خالق و «اهدنا» گفتن آنان، همان سعادت خواهی فطری و درونیآنان است. «فِطرَةَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها».(19)
اینکه خداجویی و سعادت طلبی از درون انسان سرچشمه می گیرد نشانهاش این است که علامت سؤال نمیپذیرد. آیا شما میتوانید بگویید: چرا کودک گریه میکند و شیر میطلبد؟ چرا انسان به عاطفه نیاز دارد؟ «چرا» گفتن در مورد خداجوییِ انسان مثل چرا گفتن در مورد سلامت انسان است!
اگر بگویید: چرا انسان در طلب مدینه فاضله و صلح و صفاست؟، مثل این است که بگویید چرا انسان میخواهد سالم باشد؟ آنچه علامت سوال میپذیرد کسالت و مرض انسان است. این کسالت برای چیست؟ این درد از کدامین علت سرچشمه میگیرد؟ این سؤال عقلانی است، زیرا اصل سلامت انسان است، و اینجا خلاف اصل پیش آمده است.
خدای سمیع و مهربان در پاسخ «اهدنا»ی بشر، انبیاء و جانشینان آنها را فرستاد. انبیا و اوصیای آنان معلمین هدایت و مربیان راه سعادت هستند. پاسخ استسقای انسانها به وسیله پیامبران و خلفای آنها داده شده است. ولی همانطور که نبیِّ درونی بشر - یعنی عقل - با انحراف علمای منحرف و امرای ستمگر رو به رو گردید، انبیای الهی و جانشینان آنها با پیشوایان کفر و فرزندان منحرف آنان رو به رو شدند. سران کفر و قدرتهای استکباری همواره بر فطرتها سرپوش نهاده، به مبارزه با پیامبران الهی و اوصیای آنها کمر بستهاند. ارسال رسل و انزال کتب با ترتیبی که دارد مانند کلاسهای مدرسه و دانشگاه هر کدام رتبهای را دارد.
لزوم غدیر برای بقای اسلام
استسقای بیشتر بشر و اصرار بر اهدنا گفتن باعث گردیده که خدای متعال دین حنیف اسلام را به وسیله حضرت ابراهیمعلیه السلام نازل فرماید. خدای متعال در طریق ابراهیمعلیه السلام و مکتب او و نیز در نسلش نورانیت و الگو شدن را قرار داد. امتحان ابراهیمعلیه السلام فراتر از امتحان آدم ابوالبشرعلیه السلام و مقام او بالاتر از بسیاری از انبیاست.
کلماتی که ابراهیمعلیه السلام بدان امتحان گردید بیش از کلمات مورد امتحان آدمعلیه السلام بوده است. مجاهده بزرگ ابراهیمعلیه السلام در راه توحید و پاکی و صفای باطن آن حضرت باعث گردید که آن وجود مطهر امام مردم گردد، و خدای متعال در پاسخ طلب هدایت مردم رهبری و حکومت الهی را در آل ابراهیمعلیهم السلام قرار دارد.
«اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلعالَمینَ. فیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ اِبراهیمَ وَ مَن دَخَلَهُ کانَ آمِناً».(20) پدر معنوی مردم، هدایت و امنیت را به ارمغان آورده و امام خلق شده است. آل ابراهیم یعنی بنی اسماعیل - که دارای کتاب و حکمت بودند - بنا به تقدیر الهی پرچمدار رهبری بشریت گردیدند.
پاکی و صداقت بنیاسماعیل باعث گردید تشکیل حکومت الهی با این خانواده باشد، و اینان الگوی هدایت بشریت قرار گیرند؛ آنجا که میفرماید: «وَ اجنُبنی وَ بَنِیَّ اَن نَعبُدَ الاَصنامَ».(21) حکومت و امامت الهی به رهبری ابراهیم و آل اسماعیل در مکان مقدسی به نام مکه و «عِندَ بَیتِکَ المُحرَّم»(22) طلب میکرد قلوب مردم شیدای آنان گردد. میبینیم که این مطلب مثل درخواست اصل امامت برای این خاندان در آیه «وَ مِن ذُرِّیَّتی»، در دعای حضرت ابراهیمعلیه السلام آمده است که عرضه میدارد: «فَاجعَل اَفئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوی اِلَیهِم».(23)
در حکومت الهی امام منصوبِ حق تعالی است، ولی پاکی و صفای باطن امام او را محبوب القلوب میکند. محبت مردم نسبت به اولیای دین حاکی از همان فطرت حقیقت جو و هدایت خواه است. حکومت آل ابراهیمعلیه السلام از یک طرف الهی است، و از طرف دیگر ریشه در قلوب صاحبان فطرت و روح سلیم دارد.
آنگاه راه و روش ابراهیمعلیه السلام و کلاس والای توحیدی او، برای همه موحّدان - حتی فرزندان صالح و معصومش - الگو قرار گرفته و سنتهای او جاودانی شده است. البته آفتهای همیشگی جوامع بشری یعنی دانشمندان منحرف و امرای ستمگر، مردم نادان را از مسیر توحید ابراهیمی باز داشته و به شرک و نفاق سوق داده است.
اینجا پرچمداری انبیاء و پیامبرانی مانند حضرت موسی و حضرت عیسیعلیهما السلام در مبارزه با شرک و ظلم هویدا میگردد، و اصرار درونی انسانی در گفتن «اِهدِنا» با مجاهده این رسولان بزرگ و اوصیای آنان پاسخ داده میشود.
مقدمه چینی ابراهیمعلیه السلام برای حکومتِ «ذریه معصوم»، چه در دعایش و چه در مشخص نمودن جای حکومت و چه در طلب محبوب القلوب شدنِ ذریه و چه در جهانی شدن و جاودانگی امامت، همه اینها اوج درخواست بشر نسبت به هدایت را میرساند.
غدیر شاقول افکار در طول تاریخ اسلام
این همه الطاف الهی مگر میتواند بیمورد و بیهوده باشد. مورد این الطاف و مکان نزول این باران رحمت - که همان جعل امامت از طرف حق تعالی است - فطرتهای پاک و قلوب پاکیزه مردمِ موحد است.
«وَ اَن لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّریقَةِ َلاَسقَیناهُم ماءً غَدَقاً».(24) استسقای بشر و «اِهدِنا» گفتن انسانها هر چه بیشتر گردد الطاف الهی و آب رسانی آسمانی و هدایت ربانی بیشتر میشود.
گویا پیام بزرگتری هنوز باقی مانده است و کلاس برتر و جامعتری باید برای بشریت تشکیل گردد. به ابوجهلها و بدتر از آنان اصحاب سقیفه نگاه نکنید. بلکه سلمان را ببینید که تا اوج آسمانِ «مِنّا اهل البیت»(25) پیش میرود. لطف خداوند است که میفرماید: «وَ قَلیلٌ مِن عِبادِیَ الشَّکورُ».(26) ولی از نسل ابراهیمعلیه السلام بزرگترین رسول و بزرگترین وصی و هادی را ارسال میفرماید.
اکنون وقت «اِقرَأ»(27) و ابلاغ اوامر بالا و والا رسیده، تا به «فَاصدَع بِما تُؤمَر»(28) میرسد. چه امری از امر جانشینی بالاتر، و چه کاری از هدایت خلق به سوی امام و هادی مهمتر؟
دیگر وقت تمام میشود! ممکن است بشریت در نادانی نسبت به امامت بماند. اگرچه امامت بارها گفته شده، ولی در یک مجمع عمومی باید از این مهمترین کار پرده برداری شود؛ و گرنه رسالت ناتمام و بدون فایده میشود. اینجاست که دستور میآید: «یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ».(29)
قرار خداوند با رسول اللَّهصلی الله علیه وآله ابلاغ جانشینی و امامت امیرالمؤمنینعلیه السلام است. ولی پیامبر خداصلی الله علیه وآله از بیان این مطلب در یک مجمع عمومی میترسد! از چه کسی؟ از منافقین!! و خداوند او را دلداری میدهد: «وَ اللَّهُ یَعصِمُکَ مِنَ النّاسِ».(30)
غدیر شناسان از زمان القای خطبه غدیر تا ظهور، باید روی دو نکته بیشتر توجه کنند:
اول : اگر غدیر از اسلام منها گردد رسالتی و قرآنی و دستور العملی باقی نمیماند، چنانکه میفرماید: «وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ».(31) آنچه میماند دستور العمل کعب الاحبار یهودی وزیر فرهنگ سقیفه و احادیث ابوهریره وزیر ارشاد دستگاه منافقین است! پس برای بقای اسلام غدیر لازم است، و بقای غدیر و جشن و چراغانی و مدیحه و سخنرانی و کنفرانس و کتاب و سایت و ماهواره درباره آن، همت بالا و خلوص لازم دارد.
دوم : مجاهد در مسیر غدیر تا ظهور و قیام قیامت، مشمول دعای «اَللّهُمَّ انصُر مَن نَصَره» میشود و «وَ اللَّهُ یَعصِمُکَ مِنَ النّاسِ»(32) حافظ اوست.
نتیجه اینکه در پاسخ «اِهدِنا» گفتنِ بشر «مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَولاهُ» آمد، و خداوند متعال به وعده «اَستَجِب لَکُم»(33) با خطبه نورانی غدیر عمل فرمود. این یعنی تشنه را به سوی غدیر و سرچشمه آب حیات میبرند!
مگر تشنه حقائق در هر زمان نبوده و نیست؟ مگر به خاطر آنان که «کَرِهوا ما اَنزَلَ اللَّهُ»(34) یعنی آنان که از غدیر گریزانند، باید دست از کار برداشت؟ مگر کسانی که «فی قُلوبِهِم مَرَضٌ»(35) میتواننند غدیریان را محکوم نمایند؟ پس نصرت خداوند متعال چه میشود؟
غدیر امتحان بزرگ الهی در فراز و نشیب تاریخ، و میزان اعمال و شاقول افکار بوده است. مردی که دستش در دست پیامبر خداصلی الله علیه وآله و بزرگ عالمیان است، مصداق «یَدُ اللَّهِ فَوقَ اَیدیهِم» است.
همان را میگوییم که یاور آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسیعلیهم السلام گردید، و محمد حبیب خداصلی الله علیه وآله را در بدر، احد، خندق و خیبر نصرت داد. همان که منتخب خداوند است و نامش از نام او مشتق گردیده است. او که به اذن خدا کار خدایی میکند. نه فقط در غدیر دست در دست پیامبر خداصلی الله علیه وآله دارد، که از اول خلقت همراه او بوده است. مگر آیه «وَ اسأَل مَن اَرسَلنا مِن قَبلِکَ مِن رُسُلِنا»(36) را فراموش کردهایم، که انبیاء در شب معراج محور رسالت خود را ولایت رسول اللَّه و امیرالمؤمنینعلیهما السلام بیان داشتند.(37)
غدیر با سقیفه محو نمیشود
اما رهیافتگان دسته دسته به مدرسه اهل البیتعلیهم السلام وارد شده به غدیر و صاحب آن پاسخ مثبت میدهند. باید غربال شدن مردم پیش بیاید، تا معلوم شود چه کسی عبد خداست و چه کسی اجیر وابستگان سقیفه است.
منکرین غدیر از صلب سامریها و یهودند. سقیفه به نام سنّت بدعت ایجاد کرد تا غدیر را بکوبد؛ ولی غدیر منشور حکومت الهیِ فردا و فرداهای انسان شد که به اراده خدا ایجاد شده و با اراده اصحاب بُز دل و پشه صفت سقیفه محو نمیگردد. "یُریدونَ لِیُطفِئوا نورَ اللَّهِ بِأَفواهِهِم وَ اللَّهُ مُتِمُّ نورِهِ وَ لَو کَرِهَ الکافِرونَ».(38)
بوستان رسالت پیامبر خداصلی الله علیه وآله به گُل نشست. غدیر گُل این بوستان بود، ولی برای بشریت چنان که باید شکفته نشده است. اگر چه همه معصومینعلیهم السلام از این گل زیبا و معطر گفته و یاد کردهاند، ولی غدیر تدریس عملی میخواهد و عظمت حکومت انسان معصوم فقط در زمان ظهور معلوم میشود.
انسان در آخر الزمان غریب واقع شده است، چون دستش از حجت خدا کوتاه و خرما بر نخیل است. با این حال اگر خوب فکر کند و تدبیر لازم را داشته باشد، میتواند راه را از چاه تشخیص بدهد. البته همه میدانند که طلب و تشنگی اساس کار است. یعنی بصیرت استبصار میخواهد! مستبصرینی که به بصیرت الهیه رسیدهاند تشنه غدیر شده از آبشار خطبة النبیصلی الله علیه وآله سیراب شدهاند.
غدیر ترسیم هندسی فکر و عمل بشریت
غدیر آب حیات بشریت و مدرس حیات طیبه انسان است. این آب حیات تا ظهورِ «اِعلَموا اَنَّ اللَّهَ یُحیِی الاَرضَ بَعدَ مَوتِها»(39) جریان دارد. اندیشمندان مؤمن، به آیه «یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ»(40) با نگاهِ «اَنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهوراً»(41) مینگرند.
غدیر مستند شِقشِقیّه(42) و فریادهای مولای عظیم الشأن انسانها علیعلیه السلام است، و در مقابله با منافقین از شمشیر ذوالفقار تیزتر و کشندهتر است. آنها که میگویند: چرا علیعلیه السلام شمشیرش را در روز سقیفه غلاف نمود، چرا از احتجاجهای آن حضرت چیزینمی گویند؟ چرا خطبههای فاطمی را که به استناد غدیر بیان گردیده نمیشنوند؟
غدیر ترسیم هندسی فکر بشریت و نقشه زندگی انسانیت است. مبنای فکری صلح الحسنعلیه السلام و قیام الحسینعلیه السلام بر حجیت غدیر تکیه زده است. استراتژی صلح و قیام، خانه نشینی تا بیان احکام، بر محور تأییدیه الهیِ «ثُمَّ الاِمامَةُ فِی ذُرِّیَّتی مِن وُلدِهِ اِلی یَومٍ تَلقَونَ اللَّهَ وَ رَسولَهُ»(43) دور میزند.
چه خوش است روزی که خطبة الغدیر را بر سر درِ مسجد الحرام و کعبه با آب طلا بنویسند، و ورود منافقین را به زادگاه امیرالمؤمنینعلیه السلام ممنوع اعلام دارند. و آن روز دیر نیست! روزی که اقامه صلاة در نظام حکومتی آخرین مطلوب غدیر بر پا گردد: «رَبَّنا لِیُقیموا الصَّلاةَ ...».(44)
روزگار ظهور زمان ظاهر شدن مبانیِ غدیر
روزی که غدیر خم از تدریس نظری پیرامون عظمت حکومت امام معصومعلیه السلام به روز تدریس عملی و ظهور آن برسد، دیر نیست. روزی که «لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه»(45) مصداق پیدا کند و به سؤال «فَمَن یَأتیکُم بِماءٍ مَعینٍ»(46) پاسخ داده شود.
میدانید عصر ظهور روز ظهور مبانی غدیر است؟ روز مودّت که پروانه شدن مردم را بر گِرد شمع وجود خاتم الاوصیاءعلیه السلام ترسیم میکند؟ روز ظهور اکمال دین است تا فقیه و مُتفقِّه اصل اصول یعنی امام شناسی را واجب و اهم بدانند.
روز ظهور اکمال دین، یعنی روز ظهور بزرگیهای قرآن و عترت، و روز پشیمانی آنها که فقه ولایت و مهدویت را به فقه بافندگیهای عرفان نمایانه خود تفسیر کرده، و شناخت و یافتن حقائق را در بافتن مطالب معرفیکردند!!
روز ظهور وعده خدا و روز حکومت جهانی امام معصوم، به معنای روز وصول زمینه و آمادگی زمان برای تحقیق امن و امان است. روز حکومت ابراهیمیان از نسل اسماعیل است، که «وَ مِن ذُرِّیَّتی»(47) بر آن گواهی میدهد. روز حکومت «مطهرین» است که ابراهیمعلیه السلام برای آنان طلب طهارت کرده است: «وَ اجنُبنی وَ بَنِیَّ اَن نَعبُدَ الاَصنامَ».(48) روز تحقیق «وَ اجعَل اَفئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوی اِلَیهِم»(49) است، که ارتباط قلبی و مودت انسان با مبدأ ایمان و امام زمانعلیه السلام به اوج خود میرسد.
غدیر روز رشد عقول
در کنار مودت و رأفت و محبت و مهرورزیِ مطلوبِ غدیر، که ظهور تام و تمام آن در روز ظهور است؛ علم و بصیرت و آگاهی و بینش هم در آن روز نورانی به اوج خود میرسد. پیامبرصلی الله علیه وآله در خطبه غدیر فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، النُّورُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسلوکٌ فِیَّ ثُمَّ فی عَلِیٍّ بنِ اَبیطالِبٍ، ثُمَّ فِی النَّسلِ مِنهُ اِلَی القائِمِ المَهدِیِّ ...».
در روز ظهور، این نور و بصیرت الهی در مأموم تأثیر میکند و گُلِ عقول بدون مانع به رشد خود میرسد، و همه جا از عطر مودت و مهرورزی بر اساس بینش هر دانش آموزی پر میشود.
------------------------
منابع و مآخذ
1 . قرآن کریم
2 . بحار الانوار، علامه مجلسی، ناشر: اسلامیه، تهران، سال چاپ: مختلف، نوبت چاپ: مکرر.
3 . شواهد التنزیل، حسکانی عبید اللَّه بن احمد، تحقیق: محمد باقر محمودی، ناشر: سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1411ه.ق.
ظهور برای احیای غدیر / محمد صادق امیدواری خراسانی
چکیده
1 . عالم با غدیر آغاز شده، و با غدیر ادامه دارد، و با غدیر پایان مییابد.
2 . منظور از غدیر، ولایت و محبت آل محمدعلیهم السلام است.
3 . مهمترین رسالت رسولان در طول تاریخ، ابلاغ پیام غدیر بوده است.
4 . امام عصرعلیه السلام با پیام غدیر برمیخیزد، و با پیام غدیر حرکت مینماید، و با پیام غدیر به پایان میبرد.
5 . آغاز ظهور، نابود کردن ضد غدیر و طرفدارانش است
آغاز و ادامه و پایان عالم با غدیر
آفرینش، با روح و ملکوتِ غدیر که همان ولایت و مودّت و محبت آل عصمتعلیهم السلام است آغاز شده و با همان حقیقت پایان خواهد پذیرفت. هیچ کدام از ما افراد بشر، نه شاهد آفرینش عالم بودهایم، و نه منبع مطمئن و آگاهی برای دانستن چگونگی آفرینش داریم، جز کلام بزرگوارانی که عصمت و پاکی و درستی گفتارشان را آفریدگار عالَم تأیید فرموده(50)، که همانان گواه آفرینش بودهاند و گفتارشان سند مستند است.
حضرت باقرالعلومعلیه السلام میفرماید: «لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ جَلَّ ذِکرُهُ- لَیلَةَ القَدرِ اَوَّلَ ما خَلَقَ الدُّنیا ...»(51): «پروردگار که ذکرش جلیل و با عظمت است، شب قدر را در همان ابتدای آفرینش دنیا خلق فرمود ...».
امام صادقعلیه السلام در پاسخ شخصی که پرسید: فضیلت شب قدر چیست؟ فرمود: «نَزَلَت وَلایَةُ اَمیرِالمُؤمِنینَعلیه السلام فیها»(52) : «ولایت امیرالمؤمنینعلیه السلام در آن شب نازل شده است».
دوباره پرسید: در همان شب قدری که در ماه مبارک رمضان ما امید میبریم؟ فرمود: «نَعَم، هِیَ لَیلَةٌ قُدِّرَت فیهَا السَّماواتُ وَ الاَرضُ وَ قُدِّرَت وَلایَةُ اَمیرِالمُؤمِنینَعلیه السلام فیها»(53): «آری، شب قدر همان شبی است که در آن آسمانها و زمین آفریده شده و ولایت امیرالمؤمنینعلیه السلام در آن شب مقدّر شده است».
در زیارت شریفه جامعه کبیره که عصارهای مختصر و در عین حال گویا و جامع از فضائل خاندان عصمت و طهارتعلیهم السلام است، به تعلیم و آموزش حجت بالغه حق حضرت امام هادیعلیه السلام چنین عرضه میداریم: «... بِکُم فَتَحَ اللَّهُ ...»(54) : «به وجود شما خداوند آفرینش را گشوده و آغاز نمود».
در حدیث شریف کساء چنین آمده است: «هنگام تجمّع خمسه طیبهعلیهم السلام در زیر کساء، پروردگار متعال به فرشتگان چنین خطاب فرمود: «یا مَلائِکَتی و یا سُکّانَ سَماواتی، اِنّی ما خَلَقتُ سَماءً مَبنِیَّةً وَ لا اَرضاً مَدحِیَّةً وَ لا قَمَراً مُنیراً وَ لا شَمساً مُضیئَةً وَ لا فَلَکاً یَدورُ وَ لا بَحراً یَجری وَ لا فُلکاً یَسری اِلاّ فی مَحَبَّةِ هؤلاءِ الخَمسَةِ الَّذینَ هُم تَحتَ الکِساءِ ...»(55) : «ای ملائکه من و ای ساکنان آسمانهای من! نیافریدم آسمانی بنا شده، و نه زمینی گسترده شده، و نه ماهی نور دهنده، و نه خورشیدی روشنایی دهنده، و نه فَلَکی که دور زَنَد، و نه دریایی که جاری شود، و نه کِشتی که سیر نماید، مگر در محبت این پنج نفر که در زیر کساء قرار دارند ...».
ابلاغ غدیر مهمترین رسالت رسولان
مهمترین رسالت رسولان در طول تاریخ، پیام و روح و ملکوت غدیر یعنی «ولایت» بوده است. به این احادیث توجه فرمایید:
امام صادقعلیه السلام فرمود: «وَلایَتُنا وَلایَةُ اللَّهِ الَّتی لَم یُبعَث نَبِیٌّ قَطُّ اِلا بِها»(56) : «ولایت ما ولایت الهی است، که هیچ پیامبری جز به این ولایت فرستاده نشده است».
و نیز فرمود: «ما مِن نَبِیٍّ جاءَ قَطُّ اِلاّ بِمَعرِفَةِ حَقِّنا وَ تَفضیلِنا عَلَی مَن سِوانا»(57): «خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نفرمود مگر همراه با معرفت و شناخت حقّ ما و تفضیل و برتری ما بر دیگران».
امام باقرعلیه السلام فرمود: «ما تَکامَلَت النُّبُوَّةُ لِنَبیٍّ حتّی اَقَرَّ بِفَضلِها وَ مَحَبَّتِها، یَعنِی الصِّدیقَةَ الطّاهِرَةَ فاطِمَةَ الزَّهراءَعلیها السلام»(58) : «نبوت و پیامبری برای هیچ پیامبری کامل نشد تا آنگاه که به برتری و محبت حضرت فاطمه زهراعلیها السلام اقرار نمود».
قیام و حرکت امام عصرعلیه السلام با پیام غدیر
چون ظهور دولت فرخنده حضرت ولی عصر امام زمانعلیه السلام - که جانمان فدایش باد - فرا رسد، حضرتش دارنده و کامل کننده پیام تمامی پیامبران و جانشینان در رساندن «پیام غدیر» یعنی «ولایت» خواهد بود. بر این اساس آن حضرت با پیام غدیر بپا میخیزد، و با پیام غدیر حرکت مینماید، و با پیام غدیر پایان میبرد.
همانگونه که تا ویروسها و بیماریها از پیکر یک فرد نابود نشود، ویتامینها و تقویتها مؤثر و نافع واقع نخواهد شد، همین طور تا از پیکره دینِ الهی ویروسهای پلید و میکروبهای مخرِّب دور نشود، دین پروردگار جلوه نخواهد کرد و نمیتواند آن گونه که هست چهره بنماید مگر آنکه ویروسهای مخرّب دین نابود شوند.
بر همین اساس، قبل از هر گونه گزارش از تلاشهای حضرت ولی عصرعلیه السلام که جهت گسترش «پیام غدیر» انجام میدهند، گزارشی جالب از دفع ویروسها و پلیدیهای مخرّب شریعت توسط آن حضرت ملاحظه مینماییم، که از راههای گوناگون وارد دین شده است.
باید بدانیم که در هر مرحله از اصول دین، اول نفی و سپس اثبات آمده است. در توحید، اول «لا اِلهَ» و نفی آلِهه و خدایان دروغین، و سپس «اِلاَّ اللَّهُ» آمده است. در رسالت هم، نخست نفی پیامبران دروغین نظیر مُسَیلمهها و سجاحها، و سپس شهادت به نبوت حضرت خاتمعلیه السلام آمده است. در امامت نیز، اول نفی خلفای دروغین و غاصب، و سپس اقرار به امامت امامان راستین امیرالمؤمنین و اولاد معصومشعلیهم السلام وارد شده است.
آفرینش با غدیر پایان مییابد
آفرینش با حقیقت ولایت اهل بیتعلیهم السلام پایان خواهد یافت، همان گونه که در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: «بِکُم یُختَم ...»(59) : «به شما آفرینش پایان خواهد یافت».
امام کاظمعلیه السلام در تفسیر آیه مبارکه «اِنَّ اِلَینا اِیابَهُم، ثُمَّ اِنَّ عَلَینا حِسابَهُم»(60) : «سپس البته بازگشت آنان به سوی ماست، و آنگاه حساب و جزای اعمال نیک و بد آنها بر ما خواهد بود»، فرمود: «یا سَماعَةُ، اِلَینا اِیابُ هذَا الخَلقِ وَ عَلَینا حِسابُهُم ...»(61) : «ای سماعه، بازگشت این خلق به سوی ماست و حسابشان بر ماست ...».
امام زین العابدینعلیه السلام در تفسیر آیه "کُلُّ مَن عَلَیها فانٍ، وَ یَبقی وَجهُ رَبِّکَ ذُو الجَلالِ وَ الاِکرامِ»(62) : «هر کس که روی زمین است دستخوش فنا و مرگ است و وجه پروردگارت باقی میماند که صاحب جلال و عظمت و اکرام است»؛ حضرت فرمود: «نَحنُ الوَجهُ الَّذی یُؤتیَ اللَّهُ مِنهُ»(63) : «ما هستیم آن وجه و جهتی که به سوی خدا از آن وجه و جهت باید آمد».
امام صادقعلیه السلام فرمود: «نحن وجه اللَّه»(64) : «وجه الهی ما هستیم».
در فرمایش دیگر امام صادقعلیه السلام به شیوه شعر فرمود:
لِکُلِّ اُناسٍ دَولَةٌ یَرقَبونَها
وَ دَولَتُنا آخِرَ الدَّهرِ یَظهَرُ(65)
«برای هر گروهی از مردم دولتی است، که آن را انتظار میبرند، و دولت ما در آخر روزگار ظاهر خواهد شد».
از عقائد حقه و باورهای یقینی ما اعتقاد به رجعت است، یعنی بازگشت امیرالمؤمنین و امام حسینعلیهما السلام و عدهای از شهداء و مؤمنین که قبل از قیام قیامت خداوند با قدرت قاهرهاش آنان را زنده فرماید، تا دولت حق تشکیل داده و حکومت فرمایند؛ و مخالفینِ آن پاکان و قاتلین آنها را نیز برای سزای اعمالشان زنده خواهد نمود. به امید آن روز ...