و جعفر الذی یُضحی و یُمسی
یطیر مع الملائکة ابن أمّی
و بنت محمد سکنی وعرسی
منوط لحمها بدمی و لحمی
و سبطا أحمد ولدای منها
فأیّکم له سهم کسهمی
سبقتکم إلی الاسلام طرّاً
علی ما کان من فهمی و علمی
فأوجب لی ولایته علیکم
رسول اللَّه یوم غدیر خمّ
فویل ثمّ ویل ثمّ ویل
لمن یلقی الإله غداً بظلمی
فقال معاویة: أخفوا هذا الکتاب لا یقرأه أهل الشام فیمیلون إلی ابن أبیطالب.»؛(7)
«آیا به واسطه فضایل، فرزند جگرخوار بر من ظلم میکند؟ بنویس به او ای غلام:
محمد پیامبرصلی الله علیه وآله برادر من است. و حمزه سیدالشهدا عموی من میباشد.
و جعفری که شبانهروز همراه با ملائکه پرواز میکند پسر مادر من است.
و دختر محمدصلی الله علیه وآله همسر من بوده و در خانه من سکنی دارد و گوشتش با خون و گوشت من در تماس است.
و دو نوه احمد فرزندان من از فاطمه اند، پس کدامین شما همچون من چنین سهمی دارند؟
من بر تمام شما به اسلام پیشی گرفتهام، در حالی که نوجوانی بودم که به وقت بلوغ نرسیده است.
رسول خداصلی الله علیه وآله در روز غدیر خم ولایت من را بر شما واجب کرده است. من کسی هستم که شما مرا در روز جنگ و صلح فراموش نخواهید کرد.
پس وای و وای و وای بر کسی که فردای قیامت خدا را ملاقات کند در حالی که به من ظلم کرده است.
معاویه دستور داد تا آن نامه را مخفی دارند تا اهالی شام آن را قرائت نکنند چرا که باعث میشود تا مردم به علی بن ابی طالب تمایل پیدا کنند.»
ب) ابو طفیل عامر بن واثله میگوید: «کنت علی الباب یوم الشوری مع علیّعلیه السلام فی البیت و سمعته یقول لهم: لأحتجّنّ علیکم بمالایستطیع عربیّکم و لاعجمیّکم تغییر ذلک. ثم قال … فأنشدکم باللَّه: هل فیکم احد قال له رسول اللَّهصلی الله علیه وآله: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه، و انصر من نصره، لبیلغ الشاهد الغائب غیری؟ قالوا: اللّهم لا»؛(8)
«من بر در اتاق در روز شورا با علی در خانه بودم و شنیدم که به آنها میفرمود: بر شما به چیزی استدلال میکنم که عرب و عجم از شما قدرت تغییر آن را نداشته باشد. سپس فرمود: … شما را به خدا سوگند! آیا در میان شما کسی هست که رسول خدا درباره او فرموده باشد: هر کس که من مولای اویم پس علی مولای اوست، بار خدایا دوست بدار هر کس که ولایت او را پذیرفته و دشمن بدار هر کس را که با او دشمنی کرده، و یاری کن هر کسی که او را یاری نموده است، باید حاضران به غایبان اطلاع دهند، غیر از من؟ گفتند: بار خدایا هرگز.»
ج) حاکم نیشابوری به سندش از نُذَیر ضبیّ کوفی تابعی نقل کرده که گفت: «کنّا مع علیّ یوم الجمل، فبعث إلی طلحة بن عبیداللَّه أن ألقنی، فأتاه طلحة. فقال: نشدتک اللَّه، هل سمعت رسول اللَّهصلی الله علیه وآله یقول: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه؟
قال: نعم. قال: فَلِمَ تقاتلنی؟ قال: لم اذکر. قال: فانصرف طلحة»؛(9)
«ما با علیعلیه السلام در روز جنگ جمل بودیم، حضرت کسی را نزد طلحة بن عبیداللَّه فرستاد تا با او ملاقات کند، طلحه نزد حضرت آمد، حضرت به او فرمود: تو را به خدا سوگند! آیا شنیدی از رسول خداصلی الله علیه وآله که میفرمود: هر کس که من مولای اویم علی هم مولای اوست، بار خدایا دوست بدار هر کس که ولایت او را پذیرفته و دشمن بدار هر کس که او را دشمن داشته است؟
طلحه گفت: آری. حضرت فرمود: پس چرا با من قتال میکنی؟ او گفت: یادم نمیآید. در این هنگام طلحه از امام علیعلیه السلام جدا شد.»
د) ابن اثیر به سندش از اصبغ نقل کرده که گفت: «نشد علیّ الناس فی الرحبة: من سمع النبیّصلی الله علیه وآله یوم غدیر خم ما قال الاّ قام و لا یقوم الاّ من سمع رسول اللَّهصلی الله علیه وآله یقول. فقام بضعة عشر رجلاً فیهم أبوأیوب الأنصاری، و أبوعمرة بن عمرو بن محصن، و أبوزینب، و سهل بن حنیف، و خزیمة بن ثابت، و عبداللَّه بن ثابت الأنصاری، و حبشی ابن جنادة السلولی، و عبید بن عازب الأنصاری، و النعمان بن عجلان الأنصاری، و ثابت بن ودیعة الأنصاری، و أبوفضالة الأنصاری، و عبدالرحمن بن عبد رب الأنصاری، فقالوا: نشهد انّا سمعنا رسول اللَّهصلی الله علیه وآله یقول: ألا انّ اللَّه عزّوجلّ ولیّی و أنا ولیّ المؤمنین، ألا فمن کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و أحب من أحبه و أبغض من ابغضه و أعن من اعانه»؛(10)
«علیعلیه السلام در رحبه مردم را سوگند یاد کرد که هر کس از پیامبرصلی الله علیه وآله در روز غدیر خم شنید آن را که فرموده برخیزد، و تنها کسانی برخیزند که از رسول خداصلی الله علیه وآله شنیدهاند که میفرمود. در آن هنگام بیش از ده نفر بر خواستند که در میان آنها ابوایوب انصاری، ابو عمرة بن عمر بن محصن، ابو زینب بن عوف انصاری و سهیل بن حنیف، و خزیمة بن ثابت، و عبداللَّه بن ثابت انصاری، و حُبشی بن جناده سلولی، و عبید بن عازب انصاری، و نعمان بن عجلان انصاری، و ثابت بن ودیعه انصاری، و ابو فضاله انصاری و عبدالرحمن عبد ربّ انصاری، بودند، و گفتند: ما گواهی میدهیم از رسول خداصلی الله علیه وآله شنیدم که میفرمود: آگاه باشید! هر کس من مولای اویم پس علی مولای اوست، بار خدایا! هر کس که ولایت او را پذیرفت او را دوست بدار و هر کس که با او دشمنی کرد او را دشمن بدار، و هر کس که او را دوست داشت او را دوست بدار، و هر کس او را دشمن داشت او را دشمن بدار، و کمک کن هر کس که او را کمک نموده است.»
ه) از زید بن ارقم نقل شده که گفت: «نشد علیّ الناس: أَنشُد اللَّه رجلاً سمع النبیّصلی الله علیه وآله یقول: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه. فقام اثنا عشر بدریاً فشهدوا بذلک، و کنت فیمن کتم فذهب بصری»؛(11)
«علیعلیه السلام مردم را سوگند داد و فرمود: سوگند میدهم کسی را که از پیامبرصلی الله علیه وآله شنیده که میفرمود: هر کس که من مولای اویم پس علی هم مولای اوست، بار خدایا! دوست بدار هر کسی را که ولایت او را پذیرفته و دشمن بدار هر کسی را که با او دشمنی کرده است، [برخیزد و گواهی دهد]. در آن هنگام دوازده نفر که همگی بدری بوده و در جنگ بدر با پیامبرصلی الله علیه وآله حاضر بودند برخاسته و همگی به حدیث غدیر گواهی دادند. و من از جمله کسانی بودم که آن را کتمان کردم و لذا چشمانم نابینا شد.»
و) احمد بن حنبل به سندش از زاذان بن عمر نقل کرده که گفت: «سمعت علیاً فی الرحبة و هو ینشد الناس، من شهد رسول اللَّهصلی الله علیه وآله یوم غدیر خمّ و هو یقول ما قال. فقام ثلاثة عشر رجلاً، فشهدوا انّهم سمعوا رسول اللَّهصلی الله علیه وآله و هو یقول: "من کنت مولاه فعلی مولاه"»؛(12)
«از علیعلیه السلام در روز "رحبه" شنیدم مردم را سوگند میداد که هر کس در روز غدیر خم شاهد بوده که پیامبرصلی الله علیه وآله چنان فرمود گواهی دهد. در آن هنگام سیزده نفر برخواسته و گواهی دادند از رسول خداصلی الله علیه وآله شنیدهاند که فرمود: هر کس من مولای اویم علی هم مولای اوست.»
ز) و نیز به سندش از زیاد بن ابی زیاد نقل کرده که گفت: «سمعت علی بن أبی طالبعلیه السلام یَنْشُدُ الناس فقال: أَنْشُدُ اللَّه رجلاً مسلماً سمع رسول اللَّهصلی الله علیه وآله یقول یوم غدیر خمّ ما قال. فقام اثنا عشر بدریا فشهدوا»؛(13)
«از علی بن ابیطالبعلیه السلام شنیدم مردم را سوگند میداد و میفرمود: به خدا سوگند! هر فرد مسلمانی که از رسول خداصلی الله علیه وآله شنید که در روز غدیر خم فرمود آن چه را فرمود [گواهی دهد]. در آن هنگام دوازده نفر از صحابه که در جنگ بدر شرکت کرده بودند بر خواستند.»
ح) و نیز به سندش از سعید بن وهب و زید بن یثیع نقل کرده که گفتند: «نشد علیّ الناس فی الرحبة: من سمع رسول اللَّهصلی الله علیه وآله یقول یوم غدیر خمّ الاّ قام. قال: فقام من قِبل سعید ستة و من قِبل زید ستة، فشهدوا انّهم سمعوا رسول اللَّهصلی الله علیه وآله یقول لعلیّ یوم غدیر خم: ألیس اللَّه أولی بالمؤمنین؟ قالوا: بلی. قال: اللّهم من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه»؛(14)
«علیعلیه السلام در "رحبه" مردم را سوگند داد: هر کس از رسول خداصلی الله علیه وآله شنید که در روز غدیر خم میفرمود [آنچه را که فرمود]برخیزد. راوی میگوید: از ناحیه سعید شش نفر و از ناحیه زید نیز شش نفر برخاسته و همگی گواهی دادند که از رسول خداصلی الله علیه وآله شنیدند که برای علیعلیه السلام در روز غدیر خم میفرمود: آیا خدا اولی به مؤمنین نیست؟ گفتند آری. حضرت فرمود: بار خدایا! هر کس من مولای اویم پس علی مولای اوست، بار خدایا! دوست بدار هر کس که ولایت او را پذیرفته و دشمن بدار هر کس که با او دشمنی کرده است.»
ط) و نیز به سندش از ابو الطفیل عامر بن واثله لیثی صحابی نقل کرده که گفت: «جمع علیّ - رض - الناس فی الرحبة ثم قال لهم: أنشد اللَّه کل أمرئ مسلم سمع رسول اللَّهصلی الله علیه وآله یقول یوم غدیر خم ما سمع لمّا قام، فقام ثلاثون من الناس»؛(15)
«علی - رض - در "رحبه" مردم را جمع کرد سپس به آنان فرمود: سوگند میدهم به خدا هر فرد مسلمانی را که از رسول خداصلی الله علیه وآله در روز غدیر خم شنید آنچه را که میفرمود، برخیزد [و گواهی دهد]. در آن هنگام سی نفر برخاسته و گواهی دادند.»
ی) و نیز از عبدالرحمن بن ابی لیلی نقل کرده که گفت: «شهدت علیاً - رض - فی الرحبة ینشد الناس: أَنشُد اللَّه من سمع رسول اللَّهصلی الله علیه وآله یقول یوم غدیر خم: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، لمّا قام فشهد.
قال عبدالرحمن: فقام اثنا عشر بدریاً کأنّی أنظر إلی أحدهم، فقالوا: نشهد انّا سمعنا رسول اللَّهصلی الله علیه وآله یقول یوم غدیر خم: ألست أولی بالمؤمنین من أنفسهم و أزواجی أمّهاتهم؟ فقلنا: بلی یا رسول اللَّه. قال: فمن کنت مولاه فعلیّ مولاه اللّهم وال من والاه، و عاد من عاداه»؛(16)
«من شاهد علی - رض - در "رحبه" بودم که مردم را چنین سوگند میداد: به خدا سوگند! هر کس از رسول خداصلی الله علیه وآله شنید که در روز غدیر خم میفرمود: هر کس که من مولای اویم پس علی مولای اوست برخیزد و گواهی دهد.
عبدالرحمن میگوید: دوازده بدری بر خواستند. گویا که به یکی از آنها نظاره میکنم، و همگی گفتند: ما گواهی میدهیم از رسول خدا شنیدیم که در روز غدیر خم میفرمود: آیا من اولی به مؤمنین از خودشان نیستم و همسران من مادران مؤمنان نیست؟ ما گفتیم: آری ای رسول خدا! حضرت فرمود: پس هر کس که من مولای اویم پس علی مولای اوست، بار خدایا! دوست بدار هر کس که ولایت او را پذیرفته و دشمن بدار هر کس که او را دشمن داشته است.»
پی نوشت ها
7) تاریخ دمشق، ج 42، ص 521؛ کنز العمال، ج 13، ص 112.
8) مناقب خوارزمی حنفی، ص 313، ح 314؛ فرائد السمطین، ج 1، ص 319، ح 251.
9) مستدرک حاکم، ج 3، ص 371؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 107.
10) اسد الغابه، ج 3، ص 469، رقم 3341 و ج 6، ص 130، رقم 5926.
11) مجمع الزوائد، ج 9، ص 106؛ المعجم الکبیر، ج 5، ص 510، ح 4996.
12) مسند احمد، ج 1، ص 84.
13) همان، ص 88.
14) مسند احمد، ج 1، ص 118.
15) مسند احمد، ج 4، ص 370.
16) مسند احمد، ج 1، ص 119.