بعد از تلاوت قرآن مجيد، اين هفته نيز استاد ارجمند محمد باقر انصاری زنجانی درس نامه ی خويش را بخشی از آيات غدير و تفسير روايی آن ها قرار دادند و حقيقت "غدير در قرآن و قرآن در غدير" را به اثبات رساندند. گزيده ای از فرمايشات ايشان به قرار اين است:
سوره ی مبارکه ی قلم:
بالاترين کاری که در دنيا مستحقّ اجر است امر رسالت رسول خدا صلی الله عليه و آله است. هر کاری که در هر مدلی باشد، به اندازه ی کار پيامبر صلی الله عليه و آله ارزش ندارد. در طول 23 سال، پرچمی را نصب نمودند که در گذر زمان همين طور رفعت يافته و بيشتر به اهتزاز درآمده است. تنها کسی که ارزش واقعی اين کار را می داند، خداوند متعال است، از اين جهت بعد از اين که مهمترين مأموريّت تبليغی رسول خدا صلی الله عليه و آله در غدير به پايان رسيد، خطاب به ايشان فرمود:
«وَ إِنَّ لَکَ لاَجرًا غَيرَ مَمنُونٍ». (قلم:3)
و همانا برای تو اجری بی منّت قرار داده ايم.
سوره ی زخرف 80 - 79
اصحاب صحيفه يعنی ابوبکر، عمر، ابوعبيده جراح، سالم مولی ابی حذيفه و معاذ بن جبل هم پيمان شدند و گفتند:
«إِن مَاتَ مُحَمَّدٌ أَو قُتِلَ نَزوِی الخِلَافَةَ عَن أَهلِ بَيتِهِ».
اگر محمد از دنيا برود يا کشته شود، هرگز نمی گذاريم خلافت به أهل بيت او برسد.
همزمان با برپايی اين اجتماع شوم ، آيه ی کريمه نازل شد و از تصميم شومشان پرده برداری نمود:
«أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ - أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ» (زخرف: 80 - 79)
يا كارى را محکم نمودند؟ ما [نيز] امر خويش را محکم مىنماييم. آيا مىپندارند كه ما راز آنها و نجوايشان را نمىشنويم؟ چرا، و فرشتگان ما پيش آنان [حاضرند و] ثبت مىكنند.
پيامبر صلی الله عليه و آله ياران خاصّ يعنی اميرمومنان علی عليه السلام ، سلمان، مقداد و ابوذر را جمع نمودند و از اين نقشه ی سران منافقين آن ها را خبردار نمودند.
اين تفکّر شوم در سقيفه نيز ادامه پيدا کرد و موجب شد دروغ بزرگی را بر پيامبر صلی الله عليه و آله ببندند و بگويند:
«لَا تَجتَمِعُ النُّبُوَّةُ وَ الخِلَافَةُ فِی بَيتِ وَاحِدٍ».
نبوّت و خلافت در يک خاندان جمع نمی شود.
سوره سبأ آيه ی 46
امام باقر ع فرمودند: زمانی که پيامبر صلی الله عليه و آله اميرالمومنين علی عليه السلام را به امامت منصوب کرده و فرمودند: «هرکس من مولای اويم، پس علی مولای اوست» مردم به ترديد افتادند و با خود گفتند: محمد ما را در هر وقت به امر جديدی فرامی خواند و حال می خواهد اهل بيتش را بر گردن های ما سوار کند. در همين حال بود که خداوند متعال اين آيه را نازل نمود:
«قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ...».
بگو: «من فقط به شما يك اندرز مىدهم كه: دو دو و به تنهايى براى خدا به پا خيزيد، سپس بينديشيد كه رفيق شما (يعنی پيامبر صلی الله عليه و آله) هيچ گونه ديوانگى ندارد».
قلم: 52 – 51
محدوده ی مسجد غدير را پيامبر صلی الله عليه و آله تعيين نمودند. از دشمنان غدير اولين کسی که آن مسجد را خراب کرد، عمر بن خطاب بود. اميرمومنان علی عليه السلام آن را در دوران خلافت ظاهری خويش بازسازی کردند، اما وقتی معاويه سرکار شد، 200 سوار را مامور کرد و بار ديگر مسجد غدير را خراب کردند. شيعيان غدير نگذاشتند اثر آن محو و نابود شود. وقتی امام صادق عليه السلام به مسجد غدير رسيدند اشاره به جانب راست مسجد کردند و فرمودند: اين جا بود که پيامبر صلی الله عليه و آله فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه» سپس به سمت ديگری اشاره کردند و فرمودند خيمه ی ابوبکر، عمر، سالم مولی أبی حذيفه و أبی عبيده جرّاح آن جا بود. وقتی دست علی عليه السلام را بالا برد، به همديگر گفتند: به چشم های او نگاه کنيد، مانند چشم های ديوانگان شده است. در همين زمان بود که آيه کريمه نازل شد:
«وَ إِنْ يَكادُ الَّذينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُون - وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمينَ».
و آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنيدند چيزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند، و مىگفتند: «او واقعاً ديوانه اى است.» و حال آنكه [قرآن] جز تذكارى براى جهانيان نيست.