شبى كه فردايش جنگ شروع می شد، خواب به چشمان ابراهيم بن مالك نيامد و اين كلمات را بارها براى لشكرش تكرار كرد: «ايها الناس، شمائيد انصار دين و شيعه أميرالمؤمنين عليه السلام، و اين است عبيدالله بن مرجانه قاتل حسين بن على عليه السلام. اين است كه پسر فاطمه زهرا سلام الله عليها را از جرعه اى آب منع كرد در حالى كه عيالات و اطفال او فرياد «العطش» می زدند. او بود كه مانع شد كه پسر پيامبر صلّى الله عليه و آله به جائى برود، و اطراف او را گرفتند تا با لب تشنه شهيدش كردند و عيالات او را مانند كنيزان بر شتران سوار كرده به شام بردند. به خدا قسم فرعونيان با بنى اسرائيل نكردند آنچه اين ملاعين با ذريّه پيامبر صلّى الله عليه و آله كردند».
سپس ابراهيم دعا كرد كه خداوند نصرت و پيروزى را نصيب ما فرمايد، چون ما براى خونخواهى اهل بيت پيامبر صلّى الله عليه و آله غضب كرده ايم.
صبح قسمت هاى مختلف لشكر و پرچم ها را بازديد نمود و جنگ آغاز شد. سرانجام بعد از چند روز جنگ، و فرار لشكر عبيدالله بن زياد در روز عاشوراى سال 67 ه ق عبيدالله به دست ابراهيم بن مالك اشتر نخعى به دركات جهنّم شتافت و سر او را براى مختار فرستادند.
(بحار الانوار: ج 45، ص 380 - 384. فرسان الهيجاء: ج 2، ص 235 - 238)