بنيان فكرى امامت در تشيع، مبتنى بر جانشينى پيامبران در قرآن است، كه خداوند آن را در يكى از فرزندان ذكور و يا برادر قرار داده است، همان گونه كه درباره نوح و ابراهيم عليهما السلام خداوند جانشينى را در فرزندانشان قرار داد. حضرت موسى عليه السلام از پروردگار خود تقاضا كرد: «از خاندانم كسى را وزير و معاون من قرار ده: برادرم هارون را، و به او پشتم را محكم كن و او را در امر رسالت من شريك ساز».
وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي أَكْمَلَ اللَّهُ الدِّينَ يَعْمَدُ اللَّهُ فِيهِ إِلَى مَا عَمِلَهُ الْمُخَالِفُونَ فَيَجْعَلُهُ هَباءً مَنْثُوراً(1)
و همان روزى است كه خداوند دين خود را(به واسطهى تعيين جانشين پيامبر، اميرالمومنين على عليه السّلام )كامل گردانيد و خداوند به اعمال مخالفان روى آورده و آن را همانند گرد پراكنده و نابود مىكند.
(1)سوره فرقان، آيه 23.
الف) از امیرالمومنین علیعلیه السلام نقل شده که پیامبر صلی الله علیه وآله درباره او فرمود:
«إنّ هذا أخی و وصیّی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و أطیعوا»؛(1)
«همانا این شخص، برادر و وصی و جانشین من در میان شماست پس به دستورات او گوش فرا داده و او را اطاعت کنید.»
ب) و نیز فرمود: «انا أخو رسول اللَّه صلی الله علیه وآله و وصیه»؛(2)
«من برادر رسول خدا و وصیّ اویم … »