تاريخچه غديرستان را در چهار فصل آموختيم. اين پرونده براى آينده هاى دور و نزديك غدير و غديريان مفتوح خواهد ماند، تا لحظهاى تابلوى «فَليُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائِبَ» را از فكر خود دور نكنند، و هر روز با صداى روح نواز پيامبرشان چشم به روى آينده اى باز كنند كه از آنان ابلاغ پيام غدير را مى خواهد.
اين خواسته نبوى هيچ نقطه پايانى ندارد و در هيچ مكانى تعطيل نمى شود و هيچ مُبلِّغ و مخاطبى از آن معاف نيست، همان گونه كه شخص پيامبرصلى الله عليه وآله با فرمان «وَ اِن لَمتَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ» با تمام وجود پيام غدير را ابلاغ كرد.
خدايا ! در روزگارى قدم به جهان گذاشته ايم كه اسباب تبليغ غدير از هر زمانى مهياتر است. پس «ايّاكَ نَستَعينُ» كه ما را با «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ» در راه راست غدير يارى فرمايى.
يا رسول اللَّه ! از كوتاهى در امتثال فرمانت شرمنده ايم. برايمان دعا كن تا براى غدير با همه امكانمان بپاخيزيم و ابلاغ آن را جهانى كنيم.
يا اميرالمؤمنين ! مظلوميت تو و غديرت شرمندگى ما را مضاعف مى كند. دستانمان را بگير و به سوى تبليغ غديرت حركت ده، تا امروز غديرت مظلوم نماند.
يا زهرا ! پهلوى شكسته تو و فرزند شهيدت مى گويد كه غدير مظلوم است و تنها! و ما را صدا مى زند كه كجاييد اى غديريان؟ و ما اعلام مى كنيم كه آمده ايم و آماده ايم! اما نيازمند دعاى مادرانه ات هستيم تا براى غدير فداكارانه حركت كنيم.
اى امامان غدير ! ما را براى ابلاغ غدير آموزش داده ايد. اكنون ما را بيازماييد تا با امتحان و تجربه وارد ميدان تبليغ شويم.
اى آخرين وارث غدير ! نگاه عاجزانه و ملتمسانه ما را بپذير، كه تنهايمان نگذارى و چراغ راهمان باشى.
همه با هم براى غدير بپامى خيزيم و دست در دست هم صدا مى زنيم:
ما غديرى به دنيا آمده ايم، و غديرى زندگى مى كنيم، و غديرى از اين دنيا مى رويم، و در قيامت غديرى مى آييم، تا سربلند خدمت مولاى غدير برسيم.
ما غدير را ندا مى كنيم و صدا مى زنيم و فرياد مى كنيم و به گوش همه مى رسانيم و جهان را پر از نام غدير مى كنيم و همه غايبان را در غدير حاضر مى نماييم، تا كسى نماند كه نشنيده يا بى خبر باشد.
پيش به سوى اتمام حجت جهانى غدير!