مشخصات كتاب:
سرشناسه:مركز تخصصي غديرستان كوثر نبي (صلي الله عليه و اله وسلم)
عنوان و نام پديدآور:خطابه غدير 6 زبان/مركز تخصصي غديرستان كوثر نبي (صلي الله عليه و اله وسلم)
مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه
موضوع: غدير - اميرالمومنين علي عليه السلام
مشخصات كتاب:
سرشناسه:مركز تخصصي غديرستان كوثر نبي (صلی الله علیه و آله)
عنوان و نام پديدآور:شهادت اميرالمومنين علي عليه السلام،صاحب غدير/محمدرضا شريفي
مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه
موضوع: غدير - امام علي عليه السلام
فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ [مُحَمَّدٍ] مُعَنْعَناً عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَطَاءٍ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام فِي مَسْجِدِالرَّسُولِ صلي الله عليه واله وَ [ابْنُ] عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَلَامٍ جَالِسٌ فِي صَحْنِ الْمَسْجِدِ قَالَ [فَقُلْتُ] جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا [ابْنُ] الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ قَالَ لَا وَ لَكِنَّهُ صَاحِبُكُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام نَزَلَ فِيهِ إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى آخِرِ الْآيَةِ وَ نَزَلَ فِيهِ يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ [إِلَى آخِرِ الْآيَةِ] فَأَخَذَ [رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه واله] بِيَدِ [يَدَ] عَلِيِّ [بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام] يَوْمَ غَدِيرِ [خُمٍ] وَ قَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ.
قضاوت های امیرالمومنین علیه السلام - ماجرايي شگفتآور
ابنعباس ميگويد: روزي عمر در زمان خلافتش براي اداي فريضه صبح به مسجد آمد ديد كسي در محراب خوابيده است، عمر به غلام خود گفت: او را براي نماز خواندن بيدار كن، غلام پيش رفت، ديد لباس زنانه به تن دارد، تصور كرد زني از انصار است او را حركت داد، ولي حركت نكرد، معلوم شد مردي است در لباس زنان كه سرش بريده شده است.
عمر دستور داد كشته را در گوشهاي از مسجد قرار دهند و نماز صبح به جاي آورد، پس از نماز به حضرت امير عليهالسلام عرضه داشت: نظرتان در اين قضيه چيست؟
أَخْبَرَنَا عُثْمَانُ أَخْبَرَنَا فُرَاتُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْكُوفِيُّ [قَالَ:] حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُصْعَبٍ الْبَجَلِيُّ [قَالَ:] حَدَّثَنَا أَبُو عُمَارَةَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الْمَهْدِيُّ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي مَعْشَرٍ الْمَدَنِيُّ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ أَبِي سَعِيدٍ الْمَقْبُرِيِّ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صلّى اللّه عليه و آله بِعَضُدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ ثُمَّ قَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاهُ، فَقَامَ إِلَيْهِ أَعْرَابِيٌّ فَقَالَ:دَعَوْتَنَا أَنْ نَشْهَدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ فَصَدَّقْنَا [كَ] وَ أَمَرْتَنَا بِالصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ فَصَلَّيْنَا وَ صُمْنَا، وَ بِالزَّكَاةِ فَأَدَّيْنَا فَلَمْ تُقْنِعْكَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلَ هَذَا!! فَهَذَا عَنِ اللَّهِ أَمْ عَنْكَ! قَالَ: عَنِ اللَّهِ لَا عَنِّي. قَالَ: اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهَذَا عَنِ اللَّهِ لَا عَنْكَ!! قَالَ: نَعَمْ ثَلَاثاً فَقَامَ الْأَعْرَابِيُّ مُسْرِعاً إِلَى بَعِيرِهِ- وَ هُوَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ الْآيَةَ، فَمَا اسْتَتَمَّ الْكَلِمَاتِ- حَتَّى نَزَلَتْ نَارٌ مِنَ السَّمَاءِ فَأَحْرَقَتْهُ- وَ أَنْزَلَ اللَّهُ فِي عَقِبِ ذَلِكَ سَأَلَ سائِلٌ إِلَى [قَوْلِهِ] دافِعٌ.
یزید بن شراحیل انصاری، کاتب امیرالمومنین علیعلیه السلام میگوید:
«سمعت علیاً یقول: حدّثنی رسول اللَّهصلی الله علیه وآله و أنا مسنده إلی صدری فقال: یا علیّ! أما تسمع قول اللَّه عزّوجلّ: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ» هم أنت و شیعتک، و موعدی و موعدکم الحوض، إذا اجتمعت الأمم للحساب تدعون غراء محجّلین»؛
از امیرالمومنین علیعلیه السلام نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
«سألت فیک خمساً فمنعنی واحدة و اعطانی فیک أربعة؛ سألته ان تجمع علیک أمّتی فأبی علیّ، و اعطانی انّی أول من تنشقّ عنه الأرض و انت معی، و لواء الحمد تحمله، تسبق الأولین والآخرین. و اعطانی انّک أخی فی الدنیا و الآخرة، و اعطانی انّ بیتک مقابل بیتی فی الجنة، و انت ولیّ المؤمنین بعدی»؛
عبد خیر از امیرالمومنین علیعلیه السلام نقل کرده که فرمود:
«اهدی إلی النبیّصلی الله علیه وآله قنوموز، فجعل یقشر الموز و یجعلها فی فمی، فقال له قائل: یا رسول اللَّه! إنّک تحبّ علیّاً؟ قال: أو ما علمت إنّ علیّاً منّی و انا منه»؛
«برای پیامبرصلی الله علیه وآله دستهای از موز هدیه آوردند. حضرت شروع به پوست کندن موز کرده و در دهان من میگذارد. شخصی به ایشان عرض کرد: ای رسول خدا! شما علی را دوست دارید؟ حضرت فرمود: آیا نمیدانی که علی از من و من از اویم؟».
الف) از حضرت علیعلیه السلام نقل شده که در احتجاج خود با قوم فرمود:
«افتقرّون انّ رسول اللَّهصلی الله علیه وآله حین دعا أهل نجران الی المباهلة، أنّه لم یأت إلاّ بی و بصاحبتی و ابنیّ؟. قالوا: اللّهم نعم»؛(29)
«آیا اقرار میکنید که رسول خداصلی الله علیه وآله هنگامی که اهل نجران را به مباهله دعوت کرد کسی به جزمن و همسر و دو فرزندانم را نیاورد؟ گفتند: بار خدایا، آری.»
عامر بن واثله میگوید:
«کنت مع علیّ فی البیت یوم الشوری، فسمعت علیاً یقول لهم: لأحتجنّ علیکم بما لا یستطیع عربیّکم و لا عجمیّکم تغییر ذلک. ثم قال: … فأنشدکم باللَّه! هل فیکم احد انزل اللَّه فیه آیة التطهیر حیث یقول: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» غیری؟ قالوا: اللّهم لا»؛
«من همراه با علی روز شورا در خانه بودم، که شنیدم علیعلیه السلام به آنان میفرمود: بر شما به چیزی استدلال خواهم کرد که عرب و عجم از شما قدرت تغییر آن را نداشته باشد سپس فرمود: … شما را به خدا سوگند! آیا در میان شما کسی هست که خداوند در شأن او آیه تطهیر را نازل کرده باشد آنگاه فرمود: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ … »، غیر از من؟ گفتند: هرگز.»
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
کسى که مى خواهد زندگى و مرگش همانند من باشد و در بهشت جاودانه اى که پروردگارم به من وعده کرده، ساکن شود، ولایت على بن ابى طالب (علیه السلام) را اتّخاذ کند، زیرا او هرگز شما را از راه هدایت بیرون نبرده و به گمراهى نمى کشاند.
(الأمالی (للطوسی)، النص، ص: ۴۹۳)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند مى فرماید:
ولایت على بن ابیطالب (علیه السلام) قلعه ی محکم من است، پس هر کس داخل قلعه من گردد، از آتش دوزخم محفوظ خواهد بود.
(الأمالی( للصدوق)، النص، ص: ۲۳۵)
با اینكه بیشتر مسلمانان صحت حدیث غدیر و اعلام ولایت أمیرمؤمنان على ـ علیه السلام ـ را پذیرفته اند و غالبا آن را از احادیث قطعى و متواتر مى دانند، باز گروهى چنین مى پرسند : اگر واقعا حادثه غدیر خم اتفاق افتاده و بسیارى نیز شاهد آن بوده اند، چرا شخص امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ برای اثبات حقانیت خود هرگز از آن بهره نگرفت؟ در باور این گروه عدم استشهاد حضرت به حدیث غدیر نشاندهنده این حقیقت است كه یا واقعهاى به نام غدیر در تاریخ تحقق نیافته، یا بر فرض تحقق بر امامت حضرت دلالت نداشته است.