فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى فَتَزْدَادُوا مِنَ الْحَقِّ بُعْداً وَ تُفْسِدُوا قَدِيمَكُمْ بِشَرٍّ مِنْ حَدِيثِكُمْ فَقَالَ بَشِيرُ بْنُ سَعْدٍ الْأَنْصَارِيُّ الَّذِي وَطَأَ الْأَرْضَ لِأَبِي بَكْرٍ وَ قَالَتْ جَمَاعَةٌ مِنَ الْأَنْصَارِ يَا أَبَا الْحَسَنِ لَوْ كَانَ هَذَا الْأَمْرُ سَمِعَتْهُ مِنْكَ الْأَنْصَارُ قَبْلَ بَيْعَتِهَا لِأَبِي بَكْرٍ مَا اخْتَلَفَ فِيكَ اثْنَانِ فَقَالَ عَلِيٌّ عليه السلام يَا هَؤُلَاءِ كُنْتُ أَدَعُ رَسُولَ اللَّهِ مُسَجًّى لَا أُوَارِيهِ وَ أَخْرُجُ أُنَازِعُ فِي سُلْطَانِهِ وَ اللَّهِ مَا خِفْتُ أَحَداً يَسْمُو لَهُ وَ يُنَازِعُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فِيهِ وَ يَسْتَحِلُّ مَا اسْتَحْلَلْتُمُوهُ وَ لَا عَلِمْتُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه و آله تَرَكَ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ حُجَّةً وَ لَا لِقَائِلٍ مَقَالًا فَأَنْشُدُ اللَّهَ رَجُلًا سَمِعَ النَّبِيَّ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ يَقُولُ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ أَنْ يَشْهَدَ الْآنَ بِمَا سَمِعَ قَالَ: زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ فَشَهِدَ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا بَدْرِيّاً بِذَلِكَ وَ كُنْتُ مِمَّنْ سَمِعَ الْقَوْلَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه و آله فَكَتَمْتُ الشَّهَادَةَ يَوْمَئِذٍ فَدَعَا عَلِيٌّ عَلَيَّ فَذَهَبَ بَصَرِي.
اميرالمومنين عليه السلام فرمود: اى گروه مهاجر و انصار، از خدا پروا كنيد! از خدا پروا كنيد!سفارش پيامبرتان را در مورد من فراموش نكنيد، و سلطه محمّد صلّى اللَّه عليه و آله را از خانه و محلّ خود به منازل و قعر خانههايتان بيرون مسازيد، و اهل حق را از حق و جايگاهى كه ميان مردم دارند دفع مكنيد! بخدا سوگند كه خداوند حكمى را تعيين نموده، و پيغمبر او داناتر است، و شما خود به اين امر واقفيد كه ما اهل بيت به تصدّى امر خلافت از شما سزاوارتريم، آيا عالم به كتاب خدا و فقيه در دين او، و خلاصه وارد به امور رعيّت در ميان شما است، بخدا قسم كه فقط در ميان ماست نه شما، پس، از هوى و هوس پيروى مكنيد كه در اين صورت بيش از پيش از حقيقت دور گشته، و گذشته خود را با بدى جديدتان تباه خواهيد ساخت.
بشير بن سعيد؛ همو كه زمينه خلافت را براى ابو بكر فراهم ساخته بود با گروهى از انصار گفتند: اى ابو الحسن چنانچه اين سخنان تو را انصار قبل از بيعت با ابو بكر شنيده بودند هيچ كس در گفته تو اختلاف نمىكرد.حضرت فرمود: اى مردم! آيا سزاوار بود كه من جنازه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را بر زمين گذاشته و بدون توجّه به تجهيز و تكفين و دفن او مىآمدم و بر سر خلافت منازعه مىكردم، بخدا قسم كه هيچ فكر نمىكردم كسى خود را براى خلافت عنوان كند و در آن با ما اهل البيت منازعه نموده و كار شما را انجام دهد، زيرا رسول خدا در روز عيد غدير خم براى هيچ كس جاى عذر و بهانه و حرفى باقى نگذاشت، پس شما را قسم مىدهم بهخداوند كه هر كس در روز غدير حضور داشته و اين فرمايش پيامبر:من كنت مولاه فهذا علي مولاه تا آخر را را شنيده است از جايش برخاسته و هم اكنون شهادت دهد.زيد بن ارقم گويد: از ميان آنان دوازده نفر از بدريّون برخاسته و گواهى دادند، و من نيز از كسانى بودم كه آن حديث را از پيامبر شنيده بودم ولى آن روز كتمان نمودم، و بهمين جهت به نفرين على بن ابى طالب دو چشمم نابينا گشت.